پرسش و پاسخسؤالات تقلید

علت عدم جواز تقلید ابتدایی از میّت

پرسش:

سلام‌علیکم. بنده‌ی حقیر مدت‌های مدیدی است پیرامون یک موضوع فقهی مشغول تحقیق و مداقه هستم و خواستم نظر شما را هم دراین‌رابطه بدانم که البته اگر مسئله را به طور دقیق و مفصل توضیح دهید سپاسگزارتان می‌شوم؛ چراکه این سؤال خیلی ذهنم را مشغول کرده تاحدی‌که چندین وقت است که نتوانسته‌ام کارهای عادی روزمره‌ی خود را انجام دهم و درگیر تحقیق در این موضوع بوده‌ام و مسئله این است که شما استحضار دارید که اغلب فقهای اصولی (حفظهم الله تعالی) در رساله‌های عملیه ی خود مطرح می‌کنند که: تقلید ابتدایی از مجتهد میّت جایز نیست” حال حق بنده به‌عنوان یک مکلف مسلمان شیعی این هست که بدانم چرا نتوانم از فقهای بزرگی مانند فیض کاشانی (از اخباریون) ـ محقق اردبیلی و اعاظم دیگری از فقها (از اصولیون) در ازمنه‌ی ماضی که هم اهل صورت و هم اهل سیرت بوده‌اند تقلید کنم حال‌آنکه نامبردگان تقلید از میت را جایز می‌دانند و خواهشمندم بپذیرید که بنده‌ی حقیر و سایر مکلفین تا زمانی که برای شخص ما اقامه‌ی براهین نشده باشد نمی‌توانیم این سخن را بپذیریم (البته می‌دانم که فقها در این باره دلایلی آورده‌اند؛ اما در دروس خودشان و برای شاگردان خود) اما برای عموم بنده کسی را ندیدم که توضیحی داده باشد به طور خلاصه سؤال این بود که چرا کسی که تازه به سن تکلیف رسیده باید سخن “جایز” نیست را بپذیرد و سخن “جایز هست” را نپذیرد. اگر در جواب بفرمایید که اجماع فقهاست و باید احتیاط کرد عرض می‌کنم که محقق اردبیلی خلاف اجماع فتوا داده آیا جایز است به آثار او مراجعه کرده و از او تقلید کرد؟ خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. با تشکر

 

نام مرجع تقلید:

آیت‌الله‌العظمی سیستانی (حفظه‌الله تعالی)

 

پاسخ:

با عرض سلام و ادب؛

اولاً لازم است دقت داشته باشید که هر فرد در هر عصر و زمان، مکلف است به علما و مراجع عصر خود برای فهم احکام و اعمال شرعی، مراجعه کند. همان‌طور که در دوران هرکدام از معصومین علیهم‌السلام، دستورات امام هر عصر ملاک عمل مسلمانان بود؛ لذا اینکه فتوای مراجع عصر را قبول‌نکردن و به نظر و فتوای علمای گذشته بدون توجه به نیازهای روز عمل نمودن، صحیح نخواهد بود. (دقت نمایید)

خواندن  اهمّیّت و چگونگی یادگیری احکام الهی - علّت لزوم تقلید [تقلید]

ثانیاً پیروان مکتب اهل‌بیت (علیهم اسلام) تقلید از عالم میّت را روا نمی‌دانند، بلکه مردم را به علمای حی ارجاع می‌دهند، همان کسانی که با بهره‌گیری از تجربیّات و علوم علمای گذشته و افزودن تجارب و دریافت‌های خود را بر آن، به تکامل و پیشرفت علم فقه کمک می‌کنند. اصل حرمت تقلید از میّت که مورد اجماع و اتّفاق پیروان این مکتب است، به‌خوبی ثابت می‌کند که باب اجتهاد نزد آنها در هرزمان مفتوح بوده و فقهای هر عصر وظیفه دارند با استفاده از علوم پیشینیان، افکار خود را بر آن بیفزایند و آنچه نزدیک‌تر به احکام الهی و مفاهیم آیات و روایات است، استخراج و استنباط کنند. ادلّه انفتاح در مسائل عقیدتی و اصول‌دین، بسیار روشن و واضح است و اما در مسائل فروع که موردنظر است، مباحث و ادله‌ای وجود دارد که جهت مطالعه بیشتر در این زمینه و اطلاع از آنها می‌توانید به جلد اول کتاب «دائرةالمعارف فقه مقارن» نوشته آیت‌الله مکارم شیرازی، ذیل عنوان “فصل سوم: معتقدان به انفتاح باب اجتهاد و ادلّه آنها” رجوع نموده یا اینجا را کلیک نمایید و عناوین بعدی آن مراجعه نمایید. (۱)          http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?lid=0&mid=10744&pid=61816

 

 

منابع:
(۱) منهاج الصالحین، ج۱، کتاب التقلید، ص۱۰، م ۶ ـ العروة الوثقی، ج۱، کتاب الاجتهاد و التقلید، ص۱۹، م ۹ ـ توضیح‌المسائل جامع، ج۱، احکام تقلید، ص۴۲، م ۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا