مطالب تفصیلی منتخب

حکم سقط جنین (به مناسبت ۳۰ اردیبهشت روز ملی جمعیت)

آیا میدانید؟!

به فتوای مشهور فقها سقط جنین (ولو قبل از دمیده شدن روح ) از گناهان کبیره و مستلزم پرداخت دیه می باشد و در بعض موارد کفاره جمع دارد.

 

مسأله:

سقط جنين (Abortion) شرعاً حرام است و ناقص ‏الخلقه بودن جنين مجوّز شرعى براى سقط، حتّى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمى‏شود.

البته به فتوای بعضی از مراجع، اگر تشخيص بيمارى در جنين قطعى است و داشتن و نگه داشتن چنين فرزندى موجب حرج مى‏باشد در اين صورت جايز است قبل از دميده شدن روح جنين را اسقاط کنند؛ ولى بنا بر احتياط ديه ی آن بايد پرداخت شود.

 

چند مسأله از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):

از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچ یک از مراحل رشد جنین، جایز نیست. (1264)

به محض انعقاد نطفه:

الف) قبل از دمیده شدن روح  در صورت مشقت فوق‌‌العاده و غیر قابل تحمل در نگه‌‌داری یا بزرگ کردن طفل ناقص‌‌الخلقه برای والدین یا خوف مرگ مادر، جایز است.

ب) پس از دمیده شدن روح  مطلقاً حرام است. مگر با استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو تهدید ‌شود و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر فقط با سقط جنین ممکن باشد. (1266)و(1270)

در موارد تشخیص قطعی بیماری‌ در جنین‌هایی که دچار عیوب ژنتیک هستند، اگر نگهداری و بزرگ کردن طفل معلول و عقب‌مانده و ناقص‌الخلقه برای والدین دارای زحمت و مشقّت بیش از متعارف باشد، به مقداری که در عسر و حرج واقع می‌شوند، اسقاط جنین پیش از دمیده شدن روح در او مانعی ندارد.

 

حرمت سقط جنین:

الف) سقط جنین حرام است؛ هرچند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر دختر یا دیگران مجوّز نمی‌‌شود. (1267)

ب) زن بارداری که مجبور به معالجه لثه یا دندان‌‌هایش شده و به عمل جراحی و بیهوشی و عکس‌‌برداری با اشعه نیاز دارد، حق ندارد سقط جنین کند؛ هرچند این عمل موجب نقص در جنین ‌شود. (1269)

ج) سقط جنین، به مجرّد وجود مشکلات و سختی‌‌های اقتصادی، جایز نمی‌‌شود. (1261)

د) حتی اگر مطمئن باشیم نطفه یا جنین ناقص‌‌الخلقه متولد می‌شود، سقط جنین، اگرچه قبل از دمیده شدن روح باشد، حرام است؛ مگر خوف جان مادر باشد. (1262)

 

دیه ی سقط جنین:

سقط جنین حرام بوده؛ و توبه جدى از آن لازم است؛ در صورتى كه علقه باشد ديه آن چهل دينار طلا است و اگر مضغه باشد شصت دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد ‏دينار است و ديه آن به عهده كسى است كه مباشر در سقط بوده است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت مى‏شود ولى وارثى كه مباشر سقط جنين بوده از آن، سهمى ‏ندارد.

کفاره ی سقط جنین:

در صورتی که سقط جنین قبل از دمیده شدن روح باشد کفاره ندارد. ولی بعد از دمیده شدن روح، كفاره دارد. اگر سقط جنین عمدی باشد؛ کفاره جمع دارد(يعنى اين كه شخصى كه اسقاط جنين كرده بايد هم دو ماه روزۀ پى‌درپى بگيرد و هم شصت مسكين را اطعام كند.) و اگر سقط شبه عمد یا خطای محض باشد کفاره مرتبه دارد. (اول 60 روز روزه، اگر قدرت نداشت اطعام 60فقیر).

 

چند مسأله از آیت الله العظمی سیستانی (مدّ ظله العالی):

انداختن حَمْل پس از انعقاد نطفه جایز نیست، مگر اینکه باقی ماندن حمل برای مادر ضرر جانی داشته باشد یا مستلزم مشقت شدیدی باشد که معمولاً تحمل نمی شود هرچند این مشقت بعد از زایمان و به جهت نگهداری و سرپرستی او باشد، که در این صورت قبل از دمیدن روح و جان گرفتن جنین سقط آن جایز است ولی بعد از دمیدن روح جایز نیست حتی – به احتیاط واجب – در فرض ضرر جانی برای مادر یا مشقت شدید.

و دمیده شدن روح در نطفه در ماه چهارم است مگر اینکه توسط دستگاه های جدید غیر از آن ثابت گردد.

و اگر مادر حمل خود را بیندازد دیه آن بر مادر واجب است، و باید آن را به پدر یا دیگر ورثه‏ اش بپردازد. و اگر پدر حمل را بیندازد دیه‏اش بر او واجب است، و باید آن را به مادر یا دیگر ورثه‏ اش بپردازد. و اگر سقط جنین توسط پزشک باشد دیه بر دکتر واجب است، و باید به پدر و مادر جنین بپردازد هرچند اسقاط جنین به درخواست آنها باشد، و در تمام موارد گذشته وارث می تواند دیه را ببخشد.

و کافی است در دیه جنین پس از جان گرفتن آن پرداختن پنج هزار و دویست و پنجاه مثقال نقره، اگر جنین پسر باشد، و نصف این مقدار اگر دختر باشد. و ـ بنابر احتیاط واجب ـ دیه جنینی که در رحم بمیرد نیز همین مقدار است.

و اگر جنین جان نداشته باشد در صورتی که نطفه باشد کافی است در دیه آن 105 مثقال نقره و اگر خون بسته باشد 210 مثقال، و اگر گوشت باشد 315 مثقال، و اگر استخوان داشته باشد 420 مثقال، و اگر اعضا و جوارحش کامل باشند 525 مثقال، بپردازد.

و ـ بنابر احتیاط واجب ـ فرقی بین پسر و دختر در فرض جان نداشتن نیست.

و نیز کفاره بر مباشر اسقاط واجب است هرچند روح در جنین دمیده نشده باشد و کفاره آن ـ بنابر احتیاط واجب ـ استغفار و همچنین دو ماه روزه متوالی و اطعام ٦٠ فقیر (هر کدام ٧٥٠ گرم گندم یا آرد یا نان یا ماکارونی) است.

و اگر مادر ناچار به اسقاط جنین قبل از دمیده شدن روح باشد کفاره بر او واجب نیست.

شایان ذکر است اگر باقى ماندن جنين براى مادر موجب خطر يا ضرر زياد باشد و يا مستلزم حرج شديدى باشد ـ كه معمولاً قابل تحمل نیست ـ اسقاط جنین برای مادر جايز می شود بنابراين دستمزد آن حلال است. ولی اگر چنين نباشد پزشک موظف است در صورت امكان پول را به صاحبش برگرداند مگر اينكه مطمئن باشد كه صاحب آن راضى به تصرف او باشد ـ همان طور كه غالباً نیز چنین است.

و در هر دو صورت اگر پزشک شخصاً به اسقاط جنین مباشرت ورزد مانند اینکه با آمپول زدن جنین را اسقاط نماید باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد و دیه جنین را به پدر و مادر بدهد، و آنها می توانند از این حق صرف نظر کنند و دیه را ببخشند. [1]

 

چند مسأله از آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظله العالی):

پرسش:

۱) اگر در طرح غربالگری و آزمایشات متعدد دیگر، اطباء بگویند جنین ناقص یا معلول است و باید سقط شود. آیا در این فرض سقط او جایز است؟ لظفا کامل و با تفصیلات بیان نمایید.

۲) اگر کسی عمدا سقط جنین کند، آیا علاوه بر دیه ، کفاره هم دارد؟ و آیا کفاره ی جمع است یا مخیره یا مرتبه؟ لطف کنید سریع جواب بدهید ممنون می شم باتشکر

 

پاسخ:

۱) اسقاط جنين حرام است، ولي هرگاه جنين در مراحل ابتدايي باشد و به صورت انسان کامل در نيامده باشد(قبل از چهارماهگي و دميده شدن روح) و باقيماندن جنين در آن حالت و سپس تولد ناقص آن به تصديق اهل اطلاع متدين باعث عسر و حرج شديد براي پدر و مادر گردد، پايان دادن به حاملگي جايز است و احتياطا بايد ديه را بدهند.

۲) سقط جنين در هر سن و مرحله اي، حرام است و در صورت ارتکاب مشمول ديه نيز مي گردد اما سقط به طور کلی کفاره ندارد هر چند احتیاط مستحب پرداختن کفاره است و کفاره آن کفاره غیر عمد است که عبارتست از آزاد کردن بنده و اگر این ممکن نبود شصت روز روزه گرفتن و اگر این ممکن نبود شصت فقیر را سیر کند. [2] 

 

 

منابع:
[1] لا يجوز إسقاط الحمل وإن كان بويضة مخصّبة بالحويمن إلّا فيما إذا خافت الأم الضرر على نفسها من استمرار وجوده أو كان موجباً لوقوعها في حرج شديد لا يتحمّل عادةً وإن كان ذلك لما تعانيه بعد الولادة في سبيل رعايته والحفاظ عليه فإنّه يجوز لها عندئذٍ إسقاطه ما لم تلجه الروح، وأمّا بعد ولوج الروح فيه فلا يجوز الإسقاط، وهذا الحكم مبنيٌّ على الاحتياط الوجوبي في مورد الضرر والحرج، وتلج الروح في الجنين في الشهر الرابع من الحمل إن لم يثبت ولوجها فيه قبل ذلك بفضل الوسائل الحديثة.
وإذا اُسقط فعلى المباشر للإسقاط الدية وتـُصرف في وجوه البرّ، ويكفي في دية الحمل بعد ولوج الروح فيه دفع 5250 مثقالاً من الفضة أن كان ذكراً ونصف ذلك إن كان أنثى سواء كان موته بعد خروجه حيّاً أم في بطن اُمّه على الأحوط وجوباً، ويكفي في ديته قبل ولوج الروح فيه دفع 105 مثاقيل من الفضة إن كان نطفة، و 210 مثاقيل إن كان علقة، و 315 مثقالاً إن كان مضغة، و 420 مثقالاً إن كانت قد نبتت له العظام و 525 مثقالاً إن كان تامّ الأعضاء والجوارح، ولا فرق في ذلك بين الذكر والأنثى على الأحوط وجوباً.
وتجب الكفارة على المباشر للإسقاط وإن كان قبل ولوج الروح وهي صيام شهرين متتابعين وإطعام ٦٠ مسكيناً كل واحد ٧٥٠ غرام حنطة أو خبزاً.
[2] اجوبة‌الاستفتائات، س1262 و 1265 و 1266 / حکام پزشکی، “احکام موضوعی (3)” س69 و 72 و 73 / رساله ی آموزشی، ج2، سقط جنین / مستندات استفتائات (دستخط)، احکام پزشکی، سقط جنین / آرشیو سؤالات پژوهشی، احکام پزشکی، کد استفتاء: 1149753 / سایت استانها، ویژه نمایندگان مقام معظم رهبری، سوالات سامانه جامع، سوالات شماره: 650060 و 224134 و 1215141 و 1128256 و 1049641 و 1241244 / سایت کلیشه (سایت اختصاصی آیت الله سیستانی)، ویژه نمایندگان معظم له، بخش “کلیشه” / مرکز پاسخگویی به سوالات دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی، کد رهگیری : 140002260023 / استفتاء خصوصی مکتوب از مراجع معظم تقلید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا