حضرت آیت الله سید عيسى طباطبائی نجفی
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله وصلى الله على رسول الله محمد بن عبد الله و على آله آل الله و لعنة الله على أعدائهم أعداء الله إلى يوم لقاء الله ثم الحمد لله الذي هدانا لهذا وما كنا لنهتدي لولا أن هدانا الله إذ قال: “هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون إنما يتذكر أولوا الألباب” وإذ قال الصادق عليه السلام: “نحن الذين يعلمون وأعدائنا الذين لا يعلمون و شيعتنا أولوا الألباب”. فالشكر للّه الذي جعلنا ببركتهم من أولي الألباب.
و بعد أنا العبد الذليل الفقير إلى رحمة الله السيد عيسى الطباطبائي النجفي أعتزّ و أفتخر بأني قد تشرفت بتقليد الإمام الخميني منذ قیامه ضد الطاغوت و اعتقاله و نفيه إلى تركيا ثم العراق و تابعت حركته الجهادية و قيامه و أنا في النجف الأشرف وطيلة سنين إقامتي في العراق ثم لبنان هاربا من بطش نمرود العراق صدام الجزّار إلى جبل عامل مع الشهيد شمران و الشهيد منتظري و الشهيد محمدصالح الحسيني و الدكتور جلال الدين الفارسي ثم ذهابي إلى فرنسا و رجوعي مع الإمام إلى الوطن في تشكيل دولة الإسلام دولة المستضعفين حاملاً وكالته التامة عند استقراري في لبنان لحمل المسئولية في تأسيس المؤسسات الاجتماعية كالشهيد و الإمداد و الجرحى و المؤسسات الحوزوية و الثقافية في لبنان و سورية و فلسطين و كنت أقلّد الإمام كولي أمر المسلمين و كولي الفقيه الجامع المانع لجميع شرائط التقليد مع كافة إخواني العاملين معي بالآلاف في هذه المؤسسات لتشكيل النواة الأولى لخلايا حزب الله الذين يعتقدون بجواز العمل الاستشهادي بناءاً لفتوى الإمام لدحر العدو الصهيوني و أصبحوا بحمد الله الركيزة الأساسية للعمل الجهادي لملء الساحة و القيام بدحر العدو الغاصب لفلسطين و هم الآن بعشرات الآلاف و يهددون كيان الدولة الغاصبة للقدس بتغيير المعادلات إلى أن انتقل قدس سره إلى الرفيق الأعلى بجوار جده رسول الله (ص) وأئمة الهدى (ع). ثم انتقلنا دون تريث أو إمهال إلى تقليد القائد المفدى الإمام الخامنئي و دون شك أو ريب و إلى زماننا هذا و إلى آخر نفس في حياتنا إن شاء الله كالأعلم الأفقه الأفهم الأشجع الأزهد و البصير و الخطيب الصعصعي و الألمعي الملهَم في جميع مجالات الحياة الدينية و العسكرية و السياسية دون منازع و بالقطع و اليقين كالشمس في وضح النهار و عليه نموت و نحيا معتقداً بقوله تعالى: “إن الله يعلم حيث يجعل رسالته” حتى في موضوع القيادة لأنها خطيرة للغاية و مكملة للإمامة و العصمة عند غياب الإمام المعصوم امتثالا لقوله عجل الله فرجه: “وأما من الفقهاء من كان صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفاً لهواه مطيعاً لأمر مولاه فللعوام أن يقلّدوه” الخ، باعتباره المصداق الأكمل الأمثل الذي ادّخره الله لمثل هذه الفترة العصيبة والقريبة لظهوره عجل الله فرجه في صراعنا المرير بدءاً بالشيطان الأكبر و الغدة السرطانية إسرائيل و ختماً بالذين هم بمنزلة الأذناب كالوهابيين التكفيريين و الداعشيين و أقول جازماً و قاطعاً إن تقليد سماحته و اتباع خطه و نهجه بالتمام و الكمال كتقليد الإمام الخميني في الخروج عن جاهلية القرن الماضي و الحاضر و كاتباع الولاية بعد إتمام الرسالة في غدير خم بقوله تعالى: “اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الإسلام دينا” تمهيداً لدولة الإمام المهدي عج فالانحراف و الابتعاد عنهما كالابتعاد و الانفصال عن الرسالة و الولاية و الله و هو يهدي إلى سواء السبيل والحمد لله رب العالمين.
الاحقر السيد عيسى الطباطبائي النجفي
بیروت فی 14 / ربیع الثانی 1445 هـ
ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحیم
ستایش مخصوص خداست و صلوات خدا بر رسول خدا محمد بن عبدالله و بر خاندان او، یعنی خاندان خدا و لعنت خدا بر دشمنانشان که همان دشمنان خدا هستند تا روز ملاقات خدا. پس حمد و سپاس خدایی را که ما را به این امر هدایت کرد و اگر خدا ما را هدایت نمی کرد، هدایت نمی شدیم؛ آنگاه که فرمود: “هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون إنما يتذكر أولوا الألباب”[1] و هنگامی که امام صادق علیه السلام فرمودند: “نحن الذين يعلمون وأعدائنا الذين لا يعلمون و شيعتنا أولوا الألباب”.[2] پس سپاس خداوندی را که به برکت ایشان، ما را از خردمندان قرار داد.
و من بنده ی ذلیل و محتاج به رحمت خدا سید عیسی طباطبایی نجفی، احساس عزت و افتخار می کنم به اینکه از امام خمینی از زمان قیام او بر ضد طاغوت و دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه و پس از آن به عراق، مفتخر به تقلید از ایشان شدم. و از حرکت جهادی و قیام او تبعیت کردم در حالی که در نجف اشرف بودم و در طول سالیان اقامتم در عراق و سپس لبنان در حالی که از ظلم نمرود عراق، صدام قصّاب به جبل عامل به همراه شهید چمران، شهید منتظری، شهید محمد صالح حسینی و دکتر جلال الدین فارسی فرار کردیم.
سپس به فرانسه رفتم و به همراه امام در تشکیل دولت اسلامی، دولت مستضعفین، به وطن بازگشتم و در هنگام استقرار در لبنان وکالت (نمایندگی) کامل ایشان در پذیرفتن مسئولیت در ایجاد نهادهای اجتماعی مانند بنیاد شهید و کمیته ی امداد و بنیاد جانبازان و نهادهای حوزوی و فرهنگی در لبنان و سوریه و فلسطین را بر عهده گرفتم.
من از امام به عنوان ولیّ امر مسلمین و ولیّ فقیه جامعِ شرایطی که در ایشان منحصر بود، (یعنی اعلمیت منحصر در ایشان بوده) به همراه همه برادرانم تقلید می کردم، در این مؤسسات هزاران نفر از آنها با من همکاری می کردند تا هسته ی اولیه ی سلولهای حزب اللهی را تشکیل دهیم که بر اساس فتوای حضرت امام به جواز عملیات استشهادی برای بیرون کردن دشمن صهیونیستی، باور دارند و بحمدالله برای کار جهادی و پرکردن میدان و قیام برای بیرون راندن دشمن غاصب فلسطین، ستون اصلی گردیدند و آنان هم اکنون ده ها هزار نفر اند و رژیم دولت غاصب قدس را به تغییر معادلات تهدید می کنند تا اینکه حضرت امام قدس سره به رفیق اعلی در جوار جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه ی هدی (علیهم السلام) منتقل شد.
سپس بدون درنگ و معطّلی به تقلید از رهبری که جانم فدای اوست یعنی امام خامنه ای، به عنوان اعلم (عالم ترین)، افقه (فقیه ترین)، افهم (فهیم ترین)، اشجع (شجاع ترین)، ازهد (زاهدترین)، بصیر، خطیب دانا و باهوش، کسی که الهام شده به او در همه عرصه های زندگیِ دینی، نظامی و سیاسی بدون هیچ مخالفی و قطعاً و یقیناً مانند خورشید در وسط روز است بدون شک و شبهه به ایشان رجوع کردیم و ان شاء الله تا این زمان و تا آخرین نفس در زندگی مان (از ایشان تقلید می کنیم) و بر این اعتقاد می میریم و زنده می شویم؛ با اعتقاد به سخن خداوند متعال:
“إن الله يعلم حيث يجعل رسالته” [3]
حتی در موضوع رهبری؛ زیرا بسیار مهم است و تکمیل کننده ی امامت و عصمت در غیبت امام معصوم است؛ بخاطر اطاعت از فرمان ایشان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) :
«و أما من الفقهاء من كان صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفاً لهواه مطيعاً لأمر مولاه فللعوام أن يقلّدوه»[4] ما ایشان (مقام معظم رهبری) را کامل ترین و بهترین مصداق این حدیث می دانیم که خداوند او را برای مثل چنین زمان سخت و نزدیک به ظهور حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کشمکش و درگیری ما با شیطان بزرگ و غده ی سرطانی اسرائیل و برچیدن أذنابِ[5] آنها مثل وهابیهای تکفیری و داعشیها، ذخیره کرده است.
من با قطع و یقین اعلام میکنم تقلید از آن حضرت (مقام معظم رهبری) و پیروی کامل از خط ایشان، مانند تقلید از امام خمینی (رحمت الله علیه) در رهایی از جاهلیت این قرن و قرن پیشین و مانند پیروی از ولایت بعد از اتمام رسالت در غدیر خم است، طبق فرمایش خداوند متعال:
﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا [6]﴾
این کار مقدمه ی دولت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و لذا انحراف و دوری از آن به منزله ی انحراف و دوری از رسالت و ولایت است.
خداوند همواره به راه راست هدایت میکند و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است.
الاحقر السید عیسی الطباطبایی النجفی
بیروت فی 14 / ربیع الثانی 1445 هـ