پاسخ به شبهاتی درباره مسجد (حکم ورود کودک، مجنون، صدای بلند، بیع و…) و بررسی احادیث آن
پرسش:
با سلام خدمت سرور معظم فقاهت و درایة الحدیث، حجتالاسلاموالمسلمین راجی:
من به احادیث زیاد علاقه دارم و رشتهام در همین زمینه است، حال سؤالاتی برایم مطرح شده، لطفاً مثل همیشه، با متانت و لطافت جوابم را بدهید (لطفاً گزینهها را جداگانه جواب دهید):
در حدیث شریفی در: وسائلالشیعه، ج ۵، ص۲۳۳، ح ۶۴۲۰ و همچنین در: التهذيب، ج ۳، ص ۲۵۴، ح ۷۰۲- با چنین سلسله روات از رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه و آله و سلم) آمده است:
۱ـ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ سَهْلٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ (علیهالسلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه و آله و سلم) جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ صِبْيَانَكُمْ وَ مَجَانِينَكُمْ وَ شِرَاءَكُمْ وَ بَيْعَكُمْ الْحَدِيثَ.
۲ـ یا در حدیث دیگری در مستدرکالوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص ۳۸۱، ح ۳۸۳۷ و همچنین در: دعائم الاسلام، ج ۱، ص۱۴۹، اینگونه تهدید شدید آمده (که گویا بردن طفل در مسجد گناه کبیره است):
لَتَمْنَعُنَّ مَسَاجِدَكُمْ يَهُودَكُمْ وَ نَصَارَاكُمْ وَ صِبْيَانَكُمْ وَ مَجَانِينَكُمْ أَوْ لَيَمْسَخَنَّكُمُ اللَّهُ قِرَدَةً وَ خَنَازِيرَ رُكَّعاً وَ سُجَّداً.
۳ـ و در حدیث دیگری در: وسائل الشيعة، ج۵، ص: ۲۳۴، ح ۶۴۲۲ و همچنین در: الفقيه ج ۱، ص۲۳۷، ص۷۱۵آمده است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ (علیهالسلام): جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ صِبْيَانَكُمْ وَ مَجَانِينَكُمْ وَ رَفْعَ أَصْوَاتِكُمْ وَ شِرَاءَكُمْ وَ بَيْعَكُمْ وَ الضَّالَّةَ وَ الْحُدُودَ وَ الْأَحْكَامَ.
۴ـ و در حدیث دیگری در: وسائل الشيعة، ج ۵، ص۲۳۳، ح ۶۴۲۱ آمده است:
وَ فِي الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي ذَرٍّ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلیالله علیه و آله) فِي وَصِيَّتِهِ لَهُ قَالَ: يَا أَبَا ذَرٍّ الْكَلِمَةُ الطَّيِّبَةُ صَدَقَةٌ وَ كُلُّ خُطْوَةٍ تَخْطُوهَا إِلَى الصَّلَاةِ صَدَقَةٌ يَا أَبَا ذَرٍّ مَنْ أَجَابَ دَاعِيَ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ عِمَارَةَ مَسَاجِدِ اللَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ مِنَ اللَّهِ الْجَنَّةَ فَقُلْتُ كَيْفَ يُعْمَرُ مَسَاجِدُ اللَّهِ قَالَ لَا تُرْفَعُ فِيهَا الْأَصْوَاتُ وَ لَا يُخَاضُ فِيهَا بِالْبَاطِلِ وَ لَا يُشْتَرَى فِيهَا وَ لَا يُبَاعُ وَ اتْرُكِ اللَّغْوَ مَا دُمْتَ فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَا تَلُومَنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا نَفْسَكَ.
۵ـ و در حدیث دیگری در: وسائل الشيعة، ج ۵، ص: ۲۳۴، ح ۶۴۲۳ و همچنین در: عللالشرائع، ص۳۱۹ الباب ۶- ۱ في ضمن الحديث آمده است:
وَ فِي الْعِلَلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ رَفَعَهُ قَالَ: رَفْعُ الصَّوْتِ فِي الْمَسَاجِدِ يُكْرَهُ
باتوجهبه احادیث فوق:
۱ـ آیا بیع و شراء در مسجد حرام است؟ و اگر انجام شد، آیا وضعاً باطل هم است؟ اگر ۲ طرف معامله راضی باشند چه؟
۲ـ راهدادن دیوانه به مسجد حرام است؟
۳ـ راهدادن اطفال به مسجد حرام است؟ اگر اذیت نکنند چه؟
چطور با آیهٔ شریفه: (خذوا زینتکم (مال و فرزند) عند کل مسجد) تطابق دارد؟
این تناقض بین آیه شریفه و حدیث را چگونه حل میفرمایید؟
(ضمناً از بعض بزرگان شنیدهام بچه را به مسجد ببریم).
۴ـ طبق حدیث سوم و چهارم بلندکردن صدا در مسجد حرام و طبق حدیث پنجم کراهت دارد. حال کدام صحیح است؟ آیا حرام است یا کراهت دارد؟ درهرصورت، پس چرا برای قرآن یا اذان یا مداحی صدا بلند میکنند؟
۵ـ طبق حدیث سوم، ترک اجرای حدّ در مسجد برایم با دلیل و عقل روشن است، سؤالم این است که آیا بیان احکام و مسائل شرعی و تبلیغ دین در مسجد حرام است؟ (با واژهٔ نهی آمده) چرا؟ پس جای تبلیغ اگر مساجد نیست، کجاست؟ (در شبهه ماندهام، لطفاً دقیق روشنم کنید).
۶ـ طبق حدیث چهارم که حرف لغو را ترک کنید، مراد از لغو چیست؟ یعنی حرف حرام مثل غیبت و دروغ و…؟ خب؛ حرف حرام در غیر مسجد هم باید ترک شود، چرا قید مسجد آمده؟
۷ـ از لحاظ سندی این احادیث آیا صحیحه است؟ راویانش چگونهاند؟ (در صورت فرصت، یکبهیک راویان را شرح دهید).
نام مرجع تقلید:
آیتالله سیستانی (حفظهالله تعالی)
پاسخ:
با عرض سلام و ادب؛
پاسخ ۱ تا۴:
خوابیدن در مسجد، اگر انسان ناچار نباشد و صحبتکردن درباره كارهای دنیا و خریدوفروش و مشغول صنعت شدن و خواندن شعری كه نصیحت و مانند آن نباشد، مكروه است و نیز مكروه است آب دهان و بینی و اخلاط سینه را در مسجد بیندازد بلكه در بعضی موارد، حرام است و نیز مكروه است گمشدهای را طلب كند و صدای خود را بلند كند ولی بلندکردن صدا برای اذان مانعی ندارد.
و روایت شده در حدیث نورانی عن موسى بن جعفر عن آبائه (علیهمالسلام) قال: قال رسولالله (صلّى اللّه عليه و اله و سلّم):
جنّبوا مساجدكم، مجانينكم و صبيانكم و رفع أصواتكم الّا بذكر اللّه تعالى و بيعكم و شراءكم و سلاحكم و جمّروها في كلّ سبعة أيّام وضعوا المطاهر على أبوابها. (۲)
لذا بهروشنی برداشت میشود که بلندکردن صدا برای اذان مانعی ندارد.
همچنین راهدادن دیوانه به مسجد مكروه است و همچنین است راهدادن بچه نابالغی که مراعات حرمت مسجد را نمیکند و موجب مزاحمت برای نمازگزاران میشود یا اینكه احتمال میرود مسجد را نجس كند و در غیر حالات، مانعی از راهدادن بچه به مسجد نیست بلكه گاهی، اولویّت دارد و کار پسندیدهای است مثل موردی که آمدن بچهها به مسجد باعث علاقهمندی آنان به نماز و مسجد میگردد و كسی كه پیاز و سیر و مانند اینها خورده كه بوی دهانش مردم را اذیت میكند، مكروه است به مسجد برود.(۲)
پاسخ ۵:
مراد بیان احکام نیست؛ بلکه مراد اجرای احکام است.
پاسخ ۶:
همچنان که در جواب سؤال ۱ تا ۴ بیان شد، حرفزدن در مسجد برای امور دنیوی کراهت دارد و همچنان حرف لغو زدن کراهت دارد و مراد از لغو هر حرف یا فعلی است که بیهوده باشد و رشد معنوی در آن نباشد.
مولانا امام زینالعابدین و سیدالساجدین علی بن الحسین (علیهماالسلام) در دعای زیبا و دلنواز و روحبخش ابوحمزه ثمالی وقتی به پیشگاه خدا عرضه میدارند که چرا حال عبادت و مناجات و نماز از من گرفته شده و هرگاه میخواهم دلدادگی کنم، حالش را ندارم و خواب بر من چیره شده و… (اللَّهُمَّ إِنِّي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُكَ أَلْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ)
سپس حضرت ۱۱ دلیل میآورند و از جمله دلائل میفرمایند:
أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي آلِفَ مَجَالِسِ الْبَطَّالِينَ فَبَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ خَلَّيْتَنِي
خدایا شاید من را در مجلس لغو گویان و هرزهگویان دیدهای…
لذا لغو گویی ضررهای زیادی دارد منجمله دلائلی که اشاره شد و حضرت فرمودند.
پاسخ ۷:
احادیث دراینرابطه زیاد هستند، اما به دلیل ضیق وقت، ما را از بررسی یکبهیک معاف فرمایید. انشاءالله در وسعت وقت و زمان مناسب…
شایانذکر است؛ دقّت شود، هر حدیثی که با فعلِ امر یا نهی آمده بود، دلیل بر وجوب یا حرمت نیست و در فرض صحّت سند، در کثیری از مواقع، مراد استحباب یا کراهت است.
مثلاً در بعض کتب معتبر شیعه منجمله وسایل الشیعة آمده:
وَ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ:
الْوَاجِبُ عَلَى كُلِ مُؤْمِنٍ إِذَا كَانَ لَنَا شِيعَةٌ- أَنْ يَقْرَأَ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ بِالْجُمُعَه – وَ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلی . (۳)
ولی مراجع معاصر، فتوا به وجوب خواندن سوره جمعه در شب جمعه ندادهاند و بلکه برداشت به استحباب و گاهی استحباب مؤکّد میشود.
ما اخباری نیستیم و اسلام اخباریت را رد کرده و فرقهٔ اخباریها در واقع دشمن ائمه (علیهمالسلام) هستند. بلکه ما مطیع مراجع هستیم و مراجع هم این روایات را دیدهاند و با التفات فتوا دادهاند، لذا قول مرجع مقدم بر هر روایتی است.