احکام وسواس و راهحل درمان و نجات از آن
آیتاللهالعظمی سیستانی (حفظه الله تعالی) :
انسان وسواسی که در آبکشیدن شیء نجس، مانند افراد معمولی یقین پیدا نمیکند، اگر همانطوری که افراد معمولی شیء نجس را آب میکشند رفتار نماید، کافی است و احتیاط زیاد از حد در مسأله نجس و پاکی از نظر شرع کار پسندیدهای نیست و فرد – چه وسواسی و چه غیر وسواسی – لازم نیست بررسی کند و ببیند بدن یا لباسش یا شیء دیگر نجس شده یا نه و نیز لازم نیست دقّت نماید و ببیند آیا فلان شیء نجس با شیء دیگر برخورد کرده یا نه و یا اگر برخورد کرده تری سرایتکننده داشته یا نه و در همه این موارد حکم به پاکی اشیاء مذکور میشود.
برای درمان بیماری وسواس، راه نجاتبخشی جز بیاعتنایی به وسوسه و ترتیب اثر ندادن بر آن برای مدّت طولانی نیست و هر چه زمان این بیماری بیشتر باشد درمان آن نیازمند بیاعتنایی به وسوسه برای مدّت طولانیتر است و فرد وسواسی باید توجّه داشته باشد که اگر به وسواسش اعتنا نکند و بر آن ترتیب اثر ندهد، گناه مرتکب نشده و در روز قیامت عذاب نخواهد شد هرچند مخالف با واقع عمل کرده باشد. قطعاً یکی از عواملی که شخص وسواسی را به عمل بر طبق وسوسه فرامیخواند ترس او از باطل بودن عمل است و این که او ممکن است مستحق عذاب شود، درحالیکه اینچنین نیست و مخالفت با وسوسه و بیاعتنایی به آن، ابداً هیچ گناهی ندارد؛ هرچند عمل فرد در واقع صحیح نبوده و باطل باشد، بلکه او در پیشگاه پروردگارش معذور است؛ مثلاً زمانی که فرد، شک در پاکی بدنش داشت و بنا بر پاکی گذارد و وضو گرفت و نماز خواند؛ ولی در علم خداوند متعال، بدنش نجس بود و وضو و نمازش باطل بود، در پیشگاه الهی مسئولیتی نخواهد داشت؛ زیرا او با اعتنانکردن به وسواس بر طبق وظیفه شرعی خویش رفتار نموده است و فتوای فقیه، حجّت برای مکلّف است؛ یعنی اگر مکلّف طبق فتوای فقیه عمل کند و این عمل در علم الهی مخالف با واقع باشد فرد بر آن عذاب و سرزنش نخواهد شد؛ مثلاً اگر فقیه فتوی به پاکی الکل داد و مکلّف هم بر اساس این فتوی از الکل اجتناب نکرد و با بدن یا لباس آغشته به الکل وضو گرفت و نماز خواند؛ ولی در واقع، الکل، نجس بود در قیامت بهخاطر نمازهای باطلی که خوانده عذاب نمیشود زیرا در محضر پروردگار حجّت دارد و خطاب به خداوند متعال عرض میکند: ای پروردگارِ من، تو اجازه دادی که مطابق فتوای فقیه عمل کنم و مرجع تقلید من، فتوی به پاکی الکل داد و لذا من از آن اجتناب نکردم، آیا بااینوجود، من مستحق عذابم؟ و مطمئناً به او خطاب میشود: عذر تو پذیرفته است و چیزی بر تو نیست و حالِ فرد وسواسی نیز چنین است؛ زیرا همه فقهاء بزرگوار رضوانالله تعالی علیهم بهروشنی و بر اساس روایات معتبر فتوی میدهند که وظیفه فرد وسواسی، اعتنانکردن به وسوسه و بنا بر پاکی گذاردن هر شیئی که شک در طهارت آن دارد میباشد؛ بلکه اگر انسان وسواسی شیئی را نجس بداند، ولی برای افراد عادی که مبتلا به وسواس نیستند، علم به نجاست آن حاصل نمیشود. در این حال، فرد وسواسی بهیقین خود اعتنا نمیکند و بنا بر طهارت آن شیء میگذارد، اگر فرد وسواسی به این فتوای شرعی عمل کند در پیشگاه الهی معذور است هرچند مخالف واقع، رفتار کرده باشد و در واقع نمازش را با نجاست خوانده باشد یا غذای نجسی را خورده باشد و اگر شیطان و افکار شیطانی به سراغ فرد وسواسی آمد که وضوی تو باطل است، نمازت باطل است، بدنت نجس است، خطاب به شیطان بگوید: برای من اهمیت ندارد؛ زیرا در پیشگاه خداوند مهربان و حکیم معذورم و او مرا عذاب نمیکند.
در روایت است که عبدالله بن سنان میگوید در محضر امام صادق (علیهالسلام) از شخصی که در وضو و نماز مبتلا به وسواس بود نام بردم و گفتم: او شخص عاقلی است، حضرت فرمودند: چگونه عاقلی است که از شیطان اطاعت میکند، عرض کردم چگونه از شیطان اطاعت میکند؟ فرمودند: از خودش سؤال کن و بپرس که این حالت از کجا آمده و منشأ آن چیست، خواهد گفت: این رویه از عمل شیطان است. (۱)
به طور خلاصه بهترین راه برای ترک وسواس، بیاعتنایی به آن و آشنایی بیشتر با احکام شرع و عمل بر اساس عمل مردم معمولی است و اینکه به مقداری که شرع دستور داده اکتفا کند و از آن مقدار تجاوز ننماید و بداند که وسوسه از القائات شیطان است و در روایات معصومین (علیهمالسلام) آن را پیروی و اطاعت از شیطان معرّفی نمودهاند و رهایی از آن نیازمند تصمیم جدّی و اراده محکم و استوار و توفیق پروردگار و دعا در پیشگاه حق متعال و توسّل و کمک خواستن از ابواب هدایت – ائمه معصومین (علیهمالسلام) – است. (۲)
منابع:
(۱) وسائلالشیعه، ج۱، ص۶۳، باب ۱۰، از ابواب مقدمه العبادات، ح ۱
(۲) توضیحالمسائل جامع، ج۱، ص۹۸ و ۹۹، م ۲۴۶ و ۲۴۷ / استفتائات فارسی، ج۱، ص۱۷ تا ۱۹، س ۲۲ / استفتاء مکتوب از معظمله / استفتاء موجود در آرشیو دفتر.