
ماجراهای فقهآموز (قسمت ۴۷)
﷽
داستان فقهی: راهی فراتر از افتخار، در سایه کریمه اهلبیت (سلاماللهعلیها)
حسین آقا، پدر خانوادهی ساکن شهر مقدس قم، با خوشحالی و صدای بلند گفت: رتبهی ۱۰، پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران! می دونی یعنی چی؟ یعنی تو افتخار خانواده و فامیل هستی و دخترش را در آغوش گرفت. خانواده غرق شادی بودند؛ همه میگفتند چنین افتخاری نصیب هر کسی نمیشود.
اما برخلاف اطرافیان، دل معصومه پر از تردید بود. او همیشه دنبال این بود که بداند چه کاری وظیفهاش هست و آیا خواندن پزشکی تنها برای رسیدن به آرزوهای شخصی است؟
عصر همان روز، معصومه همراه مادر، مثل همیشه به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) پناه برد. در گوشهای از حرم، در حالی که غرق در نور و آرامش بود، به مقام علمی ایشان میاندیشید. او می دانست که حضرت معصومه (س) نه تنها دختر امام و خواهر امام بودند، بلکه «عالمه و معلمه» نیز بودند و در مدینه به عنوان مرجع علمی شناخته میشدند.
و یاد آن داستان افتاد که: «روزی عدهای از شیعیان برای یافتن پاسخ سؤالات فقهی خود از راه دور به مدینه آمدند و به منزل امام موسی کاظم (ع) رفتند. اما امام (ع) در منزل نبودند. حضرت معصومه (س) که در آن زمان کودکی بیش نبودند، بر اساس علم الهی که داشتند، پاسخ سؤالات را نوشتند و به آنها دادند. در راه بازگشت، شیعیان با امام کاظم (ع) ملاقات کردند. امام (ع) پاسخها را دیدند و سه بار فرمودند: فِداها اَبوها (پدرش فدایش).»
این فکر مانند جرقهای در دل معصومه روشن شد: «پس وظیفهی انسان تنها محدود به رسیدن به کمالات شخصی نیست. گاهی رسالت فرد در پر کردن خلأ و رفع نیازهای جامعه است. حضرت معصومه (س) نیز خلأ فقدان امام را با علم خود پر کردند و نگذاشتند سؤالات شیعه بیپاسخ بماند.»
مادر نیز که حال پریشان دخترش را میدید، کنارش نشست و با صدایی آرام گفت:
«معصومه جان، هفته پیش که پدربزرگت را به مطب دکتر برده بودم، خانمی محجبه رو دیدم که آروم آروم و در سکوت اشک میریخت… گفت: برای مشکلم نتونستم دکتر خانم پیدا کنم و مجبور شدم پیش متخصص آقا بیام. دلم نمیخواد یک مرد نامحرم من را معاینه کند.»
مادر ادامه داد: «جامعه ی ما ، یک جامعه ی اسلامیه و زنان خیلی زیادی تو این کشور هستند که مثل اون خانم ناچارند پیش متخصص مرد برن. امثال تو که توانایی این کار رو دارید باید تخصص های لازم رو بدست بیارید تا افراد کمتری مجبور باشند به نامحرم رجوع کنن. تو می تونی با رعایت دستورات شرع و حفظ حریم ها یک متخصص بشی و به زنان مسلمان کشورت خدمت کنی. این نیاز، یک وظیفه ی کفایی است.»
معصومه دیگر سکوت نکرد. سخنان مادر، در کنار درس بزرگی که از سیره حضرت معصومه (س) گرفته بود، کامل شد. او فهمید که پذیرش در رشتهی پزشکی، تنها یک موقعیت علمی نیست؛ بلکه پاسخی است به یک نیاز جدی دینی و انسانی.
او با آرامش و اطمینان خاطر گفت:
«این راه تنها برای افتخار خانواده یا آیندهی شخصی من نیست. این وظیفهای است که خدا بر دوشم نهاده است؛ وظیفهای کفایی که اگر من و امثال من انجام ندهیم، زنان بسیاری دچار رنج و سختی خواهند شد.
او تصمیمش را گرفته بود، می خواست در کنار خواندن پزشکی به یادگیری علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام نیز بپردازد تا ادامه دهنده ی راه فاطمه معصومه سلام الله علیها باشد.
____________________
۱۰ ربیع الثانی _ رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
____________________
از صفات برجسته ی حضرت فاطمه ی معصومه (سلام الله علیها)، عالمه و محدثه بوده است.
✅ حکم شرعی:
وجوب تحصیل علم بر بانوان:
حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای (مدّظلّهالعالی):
اگر به مقداری که نیاز جامعه است، متخصص در این رشته وجود ندارد، به طوری که مثلاً بانوان بیمار در صورت نیاز به نگاه و لمس برای مراجعه به متخصص همجنس با مشکل مواجه می شوند، تحصیل تخصص مورد نیاز برای بانوانی که می توانند این کار را انجام دهند، واجب کفایی است.
جمهوری اسلامی ایران، ادامه دهنده ی روش حضرت معصومه (سلام الله علیها) بوده که باعث رشد چشمگیر علمی در حوزه ی بانوان است.
مقایسه ی علم بانوان در زمان حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی:
نرخ بی سوادی زنان از ۷۰ تا ۸۰% در سال ۱۳۵۴ ه.ش به کمتر از ۱۰% در سال ۱۳۸۹ ه.ش کاهش یافته است.
نسبت پزشکان متخصص زن، از ۱۵% به ۴۰% رسیده است.
رشد زنان فوق تخصص بیش از ۱۲برابر شده است، در حالی که رشد آقایان، ۳ برابر است.