وصیت

چند مسئله مهم پیرامون وصیت مطابق با فتاوای مراجع معظم تقلید [وصیت]

چند مسئله مهم پیرامون “وصیت”

مطابق با فتاوای مراجع معظم تقلید

مساله 1) وصیت در اصل مستحب می باشد اما در بعضی از موارد وصیت واجب می شود مثلاً برای کسی که نشانه مرگ را درخود می بیند اگر به مردم بدهکار است و سر رسید بدهی او نرسیده یا امانات مردم در اختیار اوست و ممكن نیست آن را به صاحبانش پس دهد یا نماز و روزه قضاء دارد و توانایی انجام آن را ندارد واجب است وصیت کند و اگر نماز و روزه با پسر بزرگتر می باشد باید به او اطّلاع دهد ولی اگر به مردم بدهکار است و سر رسید بدهی او رسیده و یا خمس و زکات بدهکار است و توانایی پرداخت آن را دارد باید فوراً بدهی خود را بدهد هر چند نشانه های مرگ را در خود نبیند.

 و گاهی وصیت حرام یا باطل می باشد مثل اینكه به گناه یا انتشار كتب ضالّه یا محروم كردن یكی از ورثه از ارث وصیت نماید.

مساله 2) وصیت می تواند الف. شفاهی    ب. كتبی و نگارشی    ج. اشاره ای مثل كسی كه زبانش بند آمده و توانایی نوشتن ندارد صورت گیرد ولی بهتر است وصیت كتبی باشد.

مساله 3) در صورت داشتن بچه صغیر و نداشتن پدر بزرگ پدری اگر حقّ و مالش از بین می‌رود باید قیّم برایش تعیین کند، پیشنهاد می شود همسر فرد باشد در صورتی كه ثقه و امین است.

مساله 4) وصیت كننده برای وصیت نامه وصیّ و ناظر مشخّص نماید و این موضوع را به اطّلاع آنان برساند، و حتّی الامكان متن كامل وصایا برای آنان خوانده شده و شرح داده شود تا جای ابهامی بعد از فوت در عمل به وصیت باقی نماند و اگر تغييري در وصايايش داد آنان را مطلع سازد، و پیشنهاد می شود فرد یا افرادی به عنوان وصیّ یا ناظر انتخاب شوند كه علاوه بر ثقه و امین بودن، شجاعت و قدرت مدیریت و توانایی لازم در اجرای وصیت را دارا باشند.

مساله 5) هر كس حقّ دارد حداكثر یك سوم از اموال خود را وصیت كند تا به مصرفی كه تعیین كرده برسانند، مثلاً اگر کسی وصیت کند فلان چیز را بعد از مرگم به فلانی بدهید در صورتی كه این وصیت بیشتر از ثلث باشد، در مازاد بر ثلث نافذ نیست مگر این وصیت با اجازه ورثه باشد و در بین آنان صغیر یا مجنون یا سفیه و سایر محجورین نباشد، و این در صورتى صحیح است كه ورثه حرفى بزنند یا كارى كنند كه معلوم شود عملى شدن وصیت را اجازه داده‏اند و تنها رضایت قلبی آنان كافى نیست و اگر مدّتى بعد از مردن او هم اجازه بدهند، صحیح است، و اگر پیش از مردن او ورثه وصیت بیشتر از ثلث را اجازه بدهند، بعد از مردن او یا قبل از آن نمى‏توانند از اجازه خود برگردند.

شایان ذكر است در موارد وصیت به بیشتر از ثلث كه مورد قبول ورثه واقع شده، مناسب است از ورثه اقرار و امضاء بر قبولی وصیت بیشتر از ثلث گرفته شود، تا ورثه نه به عنوان مجرّد شاهد بر وصیت، بلكه به عنوان قبولی و پذیرش وصبت بیشتر از ثلث آن را امضاء نمایند و بر قبولی آن تصریح نمایند تا زمینه هر نوع اختلاف و نزاعی از بین برود.

مساله 6) وصیت كننده می تواند تا قبل از فوت از وصیت خود برگردد یا آن را تغییر دهد، و در صورت انصراف یا تغییرِ وصیت، مواردِ آن را به طور روشن با ثبت امضاء و اثر انگشت و ذكر تاریخ مشخّص نماید تا جای ابهامی در عمل به وصیت باقی نماند، و تغییرات مذكور را به وصیّ و ناظر اطّلاع دهد.

مساله 7) وصیت كننده تاریخ وصیت را در وصیت نامه درج نماید تا در صورت تعدّد وصیت نامه ها در طول دوران زندگی و تغایر آنها با هم، وصیت نامه نهایی معلوم باشد.

همچنین وصایای شفاهی خویش را مكتوب نماید تا زمینه هر گونه نزاع و اختلاف در عمل به وصیت بعد از فوت منتفی گردد.

مساله 8) مقصود از ثلث مال كه وصیت در آن نافذ است ثلث مال در وقت وفات وصیت كننده است، نه در هنگام نوشتن وصیت.

بنابراین چنانچه به هنگام وصیت، وصایایش كمتر از ثلث اموالش بود، امّا بعد از مدّتی در اثر ورشكستگی و غیر آن اموالش كاهش یافت به گونه ای كه مجموع وصایایش بیشتر از ثلث مالش شد، وصایایش در مازاد بر ثلث نیازمند اذن ورثه است.

مساله 9) چنانچه وصیت كننده قصد وصیت به تمام ثلث را دارد، از آنجا كه گاه محاسبه مقدار دقیق ثلث مشكل است مناسب است بگوید: حدوداً (یا تقریباً) ثلث را برایم هزینه نمایید و اگر مختصری (یا مقداری) کم یا زیاد شد مانعی ندارد و مورد رضایت بنده است.

مساله 10) در مواردی كه وصیت كننده در وصیت نامه كلمه ثلث را به كار برده (مثلاً گفته از ثلث مالم چنین و چنان كنید)، ولی قصد وصیت به مبلغ كمتر از ثلث را دارد و می خواهد بقیه ثلث كما فرض الله به عنوان ارث بین ورثه تقسیم شود، بدین مطلب تصریح نماید تا شائبه اینكه (متوفّی تمام ثلث را برای خویش خواسته است و لازم است مقدار باقیمانده نیز برای وی صرف خیرات و مبرّات گردد) پیش نیاید.

مساله 11) مواردی كه قرار است از اصل مال یا ثلث مال برداشته شود، در متن وصیت نامه كاملاً مشخّص شود، تا وظیفه وصیّ در عمل به وصیت كاملاً معلوم باشد.

مساله 12) اموری كه از اصل مال میّت برداشته می شود هر چند نسبت به آن وصیت نكرده باشد از این قرار است :

حجّ واجب مستقر در ذمّه به سبب استطاعت، و بدهكاری ها و دیون و مهریه زن و دیات و حقوق مالی مثل خمس و زكات و مظالم كه ادا كردن آنها واجب مى‏باشد، باید از اصل مال میت بدهند اگر چه میت براى آنها وصیت نكرده باشد.

 بعد از اخراج مواردی كه از اصل مال برداشته می شود نوبت به عمل به وصایای متوفّی در حدّ ثلث می رسد، و بعد از اخراج وصایا، باقیمانده مال ارث محسوب می شود.

شایان ذكر است درصورت تمکّن مالی و زیاد بودن میزان ثلث فرد می تواند وصیت كند کلّیّه موارد مذكور از ثلث مالش پرداخت شود.

مساله 13) نماز و روزه واجب بر فرد در صورت وصیت، از ثلث مال برداشته می شود، و در صورت عدم وصیت، گاه انجام آن وظیفه پسر بزرگتر است كه تفصیل آن در توضیح المسائل مراجع مذكور است.

مساله 14) چنانچه مهریه همسر  وصیت كننده یا دینی كه به طلبكار دارد پول است و مربوط به قدیم الایام می¬باشد و در اثر كاهش ارزش پول و قدرت خرید، از ارزش آن كاسته شده است و وصیت كننده قصد دارد آن را به نرخ روز به وی پرداخت نماید (چون مسأله مورد اختلاف است)، مقدار مابه التفاوت را از ثلث مال لحاظ نماید.

مساله 15) در اینكه كفارات و نذور از اصل مال برداشته می شود یا از ثلث اختلاف است:

آیات عظام سیستانی، خویی، تبریزی، وحید خراسانی:

مانند نماز و روزه در صورت وصیت از ثلث مال برداشته می شود.

آیات عظام مرحوم امام خمینی ، مقام معظم رهبری ، فاضل لنکرانی ، صافی گلپایگانی:

خواندن  وصیت به دفن در خانه ـ وصیت به سوزاندن بدن ـ وصیت به خلاف‌شرع

مانند خمس و زكات است و از اصل مال برداشته می شود هرچند میّت به آن وصیت نكرده باشد. (البته درصورت تمکّن مالی و زیاد بودن میزان ثلث فرد می تواند وصیت كند موارد مذكور از ثلث مالش پرداخت شود.)

مساله 16)  اگر مال میّت از بدهى و حجّ واجب و حقوقى كه مثل خمس و زكات و مظالم بر او واجب است و سایر مواردی كه از اصل مال متوفّی خارج می شود زیاد بیاید، چنانچه وصیت به ثلث نموده، باید به وصیت او عمل كنند.

مساله 17) بدهی های مدّت دار متوفّی بعد از مردن او حالّ و نقد می شود و باید بدون سهل انگاری به طلبكاران پرداخت گردد، ولی طلبكاری های مدّت دار متوفّی حالّ و نقد نمی شود و ورثه باید تا سررسید آن صبر نمایند.

مساله 18) وصیت به محروم کردن یکی از ورثه از ارث یا وصیت به این كه کمتر از سهم شرعی ارث ببرد شرعی و نافذ نیست و غالباً موجب ایجاد کدورت و اختلاف می‌گردد.

مساله 19) مناسب است از فرق گذاشتن بین ورثه حد الامكان خوداری شود ، البته چنانچه اعطای مال اضافی به بعض آنان موجب بروز فتنه و اختلاف بین ورثه نمی شود وصیت كننده می تواند از ثلث مالش با رعایت صلاحدید سهمی برای آن بعض قرار دهد.

مساله 20) افراز و جداسازی سهم الارث مشاعِ ورثه با توافق هم بعد از فوت مورّث اشكال ندارد، امّا وصیت كننده (مورّث) نمی تواند در زمان حیات خویش در مورد كیفیّت تقسیم ارث شرعی و تعیّن آن در مال مشخّص بعد از فوت اظهار نظر نماید. (و مثلاً بگوید: بعد از فوتم ارث ورثه مشاع نباشد، بلكه فلان قطعه زمین ازبابت ارث مال فرزند بزرگم باشد و فلان قطعه دیگر  ازبابت ارث مال فرزند دیگرم باشد. )

شایان ذكر است آنچه وصیت كننده می تواند در مورد كمیّت و كیفیّت مصرف آن اظهار نظر نماید ثلث مربوط به خود اوست.

 مساله 21) مناسب است به پر کردن این نوشته اکتفا نگردد، بلکه بعد از بررسی کامل تمام متن را با خط خود بدون خط خوردگی و بدون جاگذاشتن بین خطوط باز نویسی کنید و در پایان هر صفحه (نه ورق) خود و شاهد اثر انگشت و امضا کند.

مساله 22)  وصیت به وقف با رعایت سایر شرایط صحّت وصیت صحیح است (مثلاً وصیت نماید بعد از فوتش وصیّ فلان ملك را وقف نماید)، امّا وقف معلّق بر موت باطل است (مثلاً بگوید فلان ملك بعد از فوتم وقف باشد)، و همین حكم در هبه و بخشش نیز جاری است؛ و مناسب است از تصمیم گیری های عجولانه و غیر كار شناسی شده در وقف اموال یا هبه آنها پرهیز شود.

مساله 23) اگر چيزى را بر خودش وقف كند، مثل آنكه دكانى را وقف كند كه عايدى آن را بعد از مرگ او خرج اداء ديون، يا استيجار براى عبادات او نمايند، (وقف بر نفس) صحيح نيست.

مساله 24) چنانچه وصیت كننده اموالی در اختیار وی است كه آن را در زمان حیات و سلامت وقف نموده یا به دیگری بخشیده و بعد از تحقّق قبض در اختیار وی گذاشته شده یا به دیگری مسلوب المنافع مادام الحیاة صلح نموده و مانند آن از اموالی كه جزء ماترك او محسوب نمی¬شود، مناسب است در وصیت نامه در ذیل عنوانی مانند اقرارات به آن تصریح نماید، تا اولاً معلوم باشد اموال مذكور جزء دارایی وی نیست، و ثانیاً شائبه اینكه منظور وصیت كننده وصیتِ به وقف یا بخشش یا صلح بوده پیش نیاید. (به عنوان مثال وصیت كننده می گوید: اقرار می‌کنم اثاث البیت موجود درمنزل مسکونی بنده متعلّق به همسرم می باشد كه به ایشان در زمان حیات هبه نموده ام و به قبض ایشان داده شد وبه بنده مربوط نمی باشد.)

مساله 25) اگر بيماری مريض به مرگش متّصل شود، وصيت او نسبت به بيشتر از ثلث نافذ و صحيح نيست همانند وصيت افراد ديگر كه در بيشتر از ثلث نافذ نيست.

 همچنين در جواز انتفاع او به مالش مانند خوردن و آشاميدن و خرج كردن برای خودش و خانواده اش و مهمانهايش و صرف مال در درمان بيماريش و در موردی كه موجب حفظ آبرو و اعتبارش است و مانند اينها اشكالی نيست.

 و خلاصه هر خرجی كه مناسب شأن اوست به طوری كه اسراف و ولخرجی حساب نشود هر مقدار كه باشد، اشكال ندارد.

همچنين عقدهای معاوضی او كه به مالش تعلّق دارند و بر اساس نرخ متداول در بازار انجام می شوند همه نافذ و صحيح است مانند فروش كالا به ثمن المثل و اجاره دادن ملك به اجرت المثل و مانند اينها.

مساله 26) اگر بيماری مريض به مرگش متّصل شود، تصرّفات او در مالش كه بر اساس مجانيت و بدون عوض است يا به كمتر از قيمت بازاری است مثل بخشش اموالش و وقف و صدقه و ابراء ذمّه و صلح بدون عوض يا فروش كالا به كمتر از ثمن المثل آن يا اجاره دادن ملك به كمتر از اجرت المثل آن و مانند اينها از تصرفاتی كه موجب نقص در مال و اضرار به ورثه می‌باشد، مورد اختلاف فقهی است:

مرحوم امام خمینی ،آیات عظام مقام معظم رهبری، فاضل لنکرانی ،بهجت، خویی، تبریزی، اراکی، گلپایگانی، صافی گلپایگانی ، نوری همدانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی:

تصرّفات وی صحیح است و نیاز به اذن از ورثه ندارد.

آیت الله سیستانی:

تنها در حدّ ثلث (يك سوم مال) نافذ و صحيح است يعنی چنانچه مقداری را كه بخشيده، يا ارزانتر فروخته است به اندازه ثلث مال او يا كمتر باشد، تصرّف او صحيح است و اگر بيشتر از ثلث باشد در صورتی كه ورثه اجازه بدهند، صحيح است و اگر اجازه ندهند، تصرّف او در بيشتر از ثلث باطل می‏باشد.

شایان ذكر است اين در صورتی است كه ورثه آن را اجازه ندهند و گرنه بدون اشكال نافذ است. و اگر بعضی از ورثه اجازه بدهد به مقدار سهم آن بعض نافذ است و اگر همۀ ورثه تنها مقدار معيّنی بيشتر از ثلث را اجازه بدهند به همان مقدار نافذ است البته اين در صورتی است كه وارث قاصر مثل بچه نابالغ يا فرد ديوانه نباشد.

آیت الله مکارم شیرازی:

صحّت تصرّفات مذکور در مواردی که بیشتر از ثلث است، در مازاد بر ثلث محل اشکال است و  بنابر احتیاط واجب در مازاد بر ثلث از ورثه اجازه بگیرد.

مساله 27) بخشش یا مصالحه اموال (با رعایت شرایط شرعی آن) به بعضی از ورثه به شرط آنكه بعد از فوتِ مُورّث، سهم الارث خویش را مطالبه نكرده و سهم خود را به سایر ورثه واگذار و تملیك نمایند اشكال ندارد، امّا شرط اینكه فردی كه مال به او بخشیده شده یا صلح شده ارث نبرد، چنین شرطی صورت شرعی ندارد.

مساله 28) مناسب است متن وصیت نامه یا وقف نامه یا صلح نامه یا هبه نامه را قبل از قطعی و نهایی شدن، برای تصحیح و بازبینی به دفتر مرجع تقلید خویش ارائه نمایید یا در این باره با روحانی آگاه به مسائل شرعی مشورت كنید تا صحّت وصیت یا وقف یا صلح یا بخشش را مطابق با نظر مرجع تقلیدتان احراز نمایید. [1]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] رساله عربی مراجع معظم تقلید، فصل: کتاب الوصیة / استفتاء خصوصی مکتوب از مراجع معظم تقلید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا