فتوای مراجع تقلید پیرامون شهادت ثالثه (اشهد اَن علیًّ امیرالمؤمنین) همراه روایات شیعه و سنی – بدعت در اذان – معنای بدعت
پرسش:
سلام آیا کسی از مراجع فعلی شهادت به ولایت را در اذان و اقامه واجب میداند و اینکه مثلاً آقای زنجانی میفرمایند شهادت به ولایت شبیه جملات اذان و اقامه نشود مراد چیست و اینکه آیا رهبری شهادت به ولایت را در اذان و اقامه یکمرتبه توصیه میکنند یا دومرتبه
نام مرجع تقلید:
مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (حفظهالله تعالی)
پاسخ:
با عرض سلام و ادب؛
دسته اول:
به فتوای معروف مراجع تقلید معاصر: “اشهد ان علیا ولیالله” جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از “اشهد ان محمداً رسولالله” بهقصد قربت گفته شود. (۱)
مرحوم آیتاللهالعظمی شیخ محمدحسن نجفی (اعلیاللهمقامه الشریف) صاحب کتاب شریف جواهر الکلام میگوید:
« الا انه لا بأس بذكر ذلك لا علي سبيل الجزئية عملاً بالخبر المزبور ولا يقدح مثله في الموالاة و الترتيب، بل هي كالصلاة علي محمد عند سماع اسمه… بل لو لا تسالم الأصحاب لأمكن دعوي الجزئية بناء علي صلاحيّه العموم لمشروعية الخصوصية. و الامر سهل.» (۲) (۳)
و اگر کسی در فتوای عدهای از علما دیده شود که حکم به تحریم آن کردهاند، ظاهراً مقصود حکم به تحریم به نحو جزئیت بوده است؛ یعنی آن را نباید بهقصد جزء اذان گفت. اما اصل گفتن آن بدون این قصد، اشکالی ندارد.
اسامی بعض از فقهای شیعه که شهادت ثالثه را جزء اذان و اقامه نمیدانند؛ ولی به استحباب شرعی آن فتوا دادهاند که اسامی گروهی از آنها را در اینجا میآوریم:
سید نعمة الله جزایری، متوفی ۱۱۱۲ ه. ق
آقا سید علی طباطبایی، صاحب ریاض، متوفی ۱۲۳۰ ه. ق
آخوند ملا احمد فاضل نراقی، متوفی ۱۲۴۴ ه. ق
حجة الاسلام شفتی، متوفی ۱۲۶۰ ه. ق
شیخ محمدحسن، صاحب جواهر، متوفی ۱۲۶۶ ه. ق
شیخ مرتضی انصاری، متوفی ۱۲۸۱ ه. ق
میرزامحمد حسن شیرازی، متوفی ۱۳۱۲ ه. ق
سید اسماعیل صدر، متوفی ۱۳۳۸ ه. ق
سید محمدکاظم یزدی، صاحب عروه، متوفی ۱۳۳۷ ه. ق
میرزامحمد تقی شیرازی، متوفی ۱۳۳۹ ه. ق
ملاعلی زنجانی، متوفی ۱۲۹۰ ه. ق. در شرح خود بر قواعد.
شیخ عبدالله مازندرانی، متوفی ۱۳۰۹ ه. ق
شیخ احمد کاشف الغطاء، متوفی ۱۳۴۴ ه. ق
شیخ حسن صدر، متوفی ۱۳۵۴ ه. ق
سید عبدالحسین شرفالدین، متوفی ۱۳۷۷ ه. ق
شیخ محمدحسن مظفر، متوفی ۱۳۰۱ ه. ق.
مرحوم آیه الله بروجردی، متوفی ۱۳۸۱ ه. ق
مرحوم آیه الله خوئی
بعض از فقها که تعبیر استحباب ندارند ولی فرمودهاند: «اگر بهقصد قربت گفته شود خوب است» و اینک اسامی گروهی از آنها:
مرحوم میرزا حسین نائینی
مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی
مرحوم سید محمدتقی خوانساری
آیه الله خوانساری
آیه الله قمی
آیه الله گلپایگانی
برخی از فقها چون محقق همدانی و مرحوم آیتالله شاهرودی بهقصد «امتثال عمومات» تعبیر فرمودهاند و برخی از فقها چون آخوند خراسانی و حاج شیخ عبدالکریم حائری از آن با تعبیر قصد «رجحان فینفسه» یاد کردهاند.
گروهی دیگر نیز چون مرحوم بحرالعلوم در منظومه و آیتالله میلانی در حاشیه بر عروه، آن را مکمل شهادتین تعبیر کردهاند.
مرحوم حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی میفرماید: «اشهد ان علیا ولیالله» جزء اذان و اقامه نیست، بلکه باید بهقصد اظهار ولایت و ایمان ادا شود.
مرحوم علامه حاج شیخ محمد صالح حائری مازندرانی (مقیم سمنان) آن را بهقصد اجابت امر به ولایت و برای قبولشدن شهادتین و صحت اعمال تعبیر کرده است.
آیتالله نجفی مرعشی متوفی ۱۴۱۱ ه. ق. در حاشیهشان بر عروه آن را از روشنترین شعائر شیعه تعبیر کردهاند.
مرحوم حاج میرزا باقر زنجانی فرمودهاند: بر جوانان شیعه لازم است که از خلف صالح خود پیروی کنند و این شعائر مشروع خود را ترک نکنند که فقها بر استحبابش فتوا دادهاند و کسی نمیتواند بر آن خرده بگیرد.
دسته دوم:
عدهای از فقهای معاصر از جمله آیتاللهالعظمی بهجت، فتوا به استحباب میدهند و میفرمایند:
و دور نیست استحباب خصوصی و جزئیت استحبابیه برای اذان مستحب در صورت اتیان به رجای مطلوبیت نسبت به اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب – علیهمالسلام – به جمع (جمیع) عبارات متلازمة منقوله در «نهایه» و «فقیه» و «احتجاج» که «أن علیا ولیالله» در دو کتاب اول، مذکور، و «علی امیرالمؤمنین» در اخیر و کلمه «اشهد» در دومی با زیادتی دومرتبه، مذکور است.
و اما فضیلت اقرار عمومی به «ولایت»، پس محتاج به دلیل مخصوص به اذان نیست و عبارت مخصوصه ندارد، و کاملتر عبارتی است که اقرار به خلافت یا وصایت دوازده وجود مقدس – علیهمالسلام – باشد. (۴)
و در رساله عملیه شان می فرمایند:
بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) در اذان مستحبی درصورتیکه به نیت مطلوببودن گفته شود به عبارات مختلفی که در نهایه و فقیه و احتجاج نقل شده است که “آن علیا ولیالله” و یا علی امیرالمؤمنین و یا به عبارت “اشهد آن علیا ولیالله” باشد و اما اقرار به ولایت، اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد. (۵)
و اما از قدما، بعضی از فقها قائل به استحباب بودهاند:
برخی از فقها آن را بهطورقطع جزء اذان و اقامه دانستهاند که به اسامی آنان اشاره میکنیم:
۱ـ شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱ ق.) و شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ ق.) تصریح کردهاند که روایاتی در مورد گفتن «اشهد ان علیاً امیرالمؤمنین و آل محمد خیرالبریه» در اذان وارد شده است.
شیخ طوسی از این روایات به «اخبار شاذه» تعبیر کرده است. خبر شاذ در نظر شیخ طوسی (ره)، آنگونه که از کلام ایشان در تهذیب و استبصار معلوم میشود، به خبری گفته میشود که میتواند صحیح باشد؛ ولی مشهور به آن عملنکردهاند.
عملنکردن مشهور به این روایات، میتواند به جهت عدم آمادگی شرایط یا اینکه چون جزء واجب نبوده و بلکه مستحب بوده، باشد. بههرحال، آنچه قابل پیروی است روایت است؛ نه آرای افراد؛ لذا بزرگان امامیه بعد از فراهمشدن شرایط بهخوبی به آن عمل کردهاند.
۲ـ مرحوم آیه الله حاج شیخ عبدالنبی عراقی، در بحث فقه استدلالی خود به استناد بیش از ۱۰ دلیل فقهی، شهادت به ولایت را مثل دیگر فصلهای اذان و اقامه جزء آنها میشمرد. (تقریرات درس آن مرحوم توسط یکی از شاگردانش نوشته شده و به نام «الهدایه فی کون الشهاده بالولایه فی الاذان و الاقامه جزءا کسائر الاجزاء» منتشر شده است.)
۳ـ مرحوم آیه الله آقامیرزا آقا اصطهباناتی شهادت به ولایت را جزء اذان و اقامه میداند و میفرماید اوضاع مساعد نشد که رسول اکرم (صل الله علیه و آله) آن را به امت اسلامی اعلام فرماید.
گروهی دیگر از فقها به این قاطعیت نگفتهاند؛ ولی احتمال دادهاند که شهادت ثلاثه جزء اذان و اقامه باشد که برخی از آنها را نیز در اینجا نام میبریم:
۱ـ مرحوم علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) در کتاب پر ارج بحارالانوار میفرماید: بعید نیست که شهادت به ولایت از اجزای مستحبه اذان باشد، زیرا شیخ طوسی، علامه حلی و شهید اول تصریح کردهاند که احادیثی در این باره وارد شده است.
۲ـ صاحب حدائق مرحوم شیخ یوسف بحرانی (متوفی ۱۱۸۶) پس از نقل بیانات علامه مجلسی آن را تایید میکند و میپذیرد.
۳ـ مرحوم صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶) به جزئیت آن تمایل کرده، ولی به این دلیل که علمای سلف به آن فتوا ندادهاند، از فتوادادن به آن خودداری میکند. (که در بالا بیان شد.)
۴ـ مرحوم شیخ محمد حسین کاشف الغطاء متوفی ۱۳۷۳ در حاشیه اش بر عروه الوثقی میفرماید: ممکن است از عمومیات ادله استفاده کنیم که شهادت بر ولایت و صلوات بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از اجزای مستحبه اذان و اقامه است.
۵ـ مرحوم آیتالله حکیم (متوفی ۱۳۹۰ ه. ق) میفرماید: در عصر ما شهادت ثالثه از شعائر ایمان و رمز تشیع است و ازاینجهت هم رجحان شرعی دارد، و گاهی گفتن آن واجب است؛ ولی نه بهقصد جزئیت و از اینجا معلوم میشود که چرا در بحارالانوار شهادت به ولایت را جزء مستحبی اذان دانسته است، زیرا شیخ طوسی، علامه شهید و غیر آنها شهادت دادهاند به اینکه احادیثی در این زمینه وارد شده است و حدیث احتجاج آن را تأیید میکند.
روایات بر جواز شهادت ثالثه :
روایت اول :
روي القاسم بن معاوية قال : قلت لأبي عبد الله ( عليه السلام ) : هؤلاء – أي السنة – يروون حديثا في أنه لما أسري برسول الله رأي علي العرش مكتوبا : لا إله إلا الله محمد رسول الله أبو بكر الصديق ، فقال ( عليه السلام ) : سبحان الله ، غيّروا كل شئ حتي هذا ؟ قلت : نعم ، قال ( عليه السلام ) : إن الله عز وجل لما خلق العرش كتب عليه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، ولما خلق الله عز وجل الماء كتب في مجراه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، ولما خلق الله عز وجل الكرسي كتب علي قوائمه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، وهكذا لما خلق الله عز وجل اللوح ، ولما خلق الله عز وجل جبرئيل ، ولما خلق الله عز وجل الأرضين – إلي قضايا أخري ، فقال في الأخير : قال ( عليه السلام ) : ولما خلق الله عز وجل القمر كتب عليه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، وهو السواد الذي ترونه في القمر ، فإذا قال أحدكم : لا إله إلا الله محمد رسول الله ، فليقل : علي أمير المؤمنین. (۶) (۷)
این روایت مربوط به زمان یا مکان خاصی نیست و شامل اذان نیز میگردد .
تأیید این مضمون در روایات عامه و اهلسنت :
در روایات اهلسنت، روایاتی را میبینیم که این مضمون را تأیید مینماید :
روایت اول عامه :
عن ابي الحمراء عن رسول الله (ص) قال: لمّا اسري بي الي السماء إذا علي العرش مكتوب لا إله إلاّ الله ، محمد رسول الله ايّدته بعلي. (۸) (۹)
روایت دوم عامه :
عن ابن مسعود عن رسول الله (ص) قال: أتاني ملك فقال:يا محمّد واسأل من ارسلنا من قبلك من رسلنا علي ما بعثوا . قلت:علي ما بعثوا ؟ قال:علي ولايتك وولاية علي بن ابي طالب. (۱۰) (۱۱)
روایت سوم عامه :
عن حذيفة عن رسول الله (ص) قال: لو علم الناس متي سمّي علي أمير المؤمنين ما انكروا فضله ، سمّي أمير المؤمنين وآدم بين الروح والجسد ، قال الله تعالي: وإذ أخذ ربّك من بني آدم من ظهورهم ذريّتهم واشهدهم علي انفسهم الست بربّكم قالت الملائكة بلي فقال: أنا ربّكم محمد نبيّكم علي أميركم. (۱۲) (۱۳)
روایت دوم :
روایتی است که آن را سید نعمتالله جزایری از استاد خویش مرحوم مجلسی مرفوعا از رسول خدا نقل میکند که فرمودند :
عن رسولالله (ص) قال: يا علي اني طلبت من الله ان يذكرك في كل مورد يذكرني فأجابني واستجاب لي .
از رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم روایت شده است که فرمودند: من از خدا خواستهام که در هرجایی که من را ذکر میکند تو را نیز ذکر نماید؛ پس درخواست من را قبول کرده و مورد اجابت قرارداد.
طبق این روایت در هرجایی که رسول خدا ذکر میشود (که اذان نیز از جمله آنهاست) امیرمؤمنان نیز ذکر خواهد شد.
شاهد بر این روایت در کتب اهلسنت :
از جمله شواهد این روایت، روایتی است که اهلسنت در مورد امیرمؤمنان نقل میکنند که رسول خدا به ایشان فرمودند :
ما سئلت ربّي شيئا في صلاتي إلاّ اعطاني وما سألت لنفسي شيئا إلاّ سألت لك. (۱۴) (۱۵)
و قطعاً در این زمینه روایات دیگری نیز موجود بوده که به دست ما نرسیده است؛ مرحوم علامه مجلسی میفرمایند :
وأقول : لا يبعد كون الشهادة بالولاية من الأجزاء المستحبة للأذان ، لشهادة الشيخ والعلامة والشهيد وغيرهم بورود الأخبار بها. (۱۶) (۱۷)
بنابراین، شهادت ثالثه نزد بیشتر علمای ما مکمل شهادت به رسالت رسول گرامی اسلام است و خود نیز مستحب؛ اگرچه جزو اجزای اذان به شمار نمیرود .
دسته سوم:
و اما بعضی از فقها در این زمان، ازآنجاکه این جمله شعار تشیع است، تکلیفاً قائل به وجوب آن در اذانهای عمومی مثل اذان اعلام و نماز جماعت میشوند؛ مثل آیات عظام تبریزی، مظاهری که میفرمایند:
حضرت آیتاللهالعظمی میرزا جواد تبریزی (رحمةالله علیه):
شهادت بر ولایت، جزء اذان و اقامه نیست، ولی شعار مذهب است. و در اذانهای عمومی مثل اذان اعلام وقت یا اذان نماز جماعت نباید ترک شود. والله العالم.
و در استفتائی دیگر فرمودهاند:
شهادت بر ولایت علی و اولاد طاهرینش جزء اذان و اقامه نیست، لکن شعار شیعه شده است، در اذانی که در مجامع عمومی گفته میشود نباید شهادت بر ولایت ترک شود، اما در حال فرادا و مثل آن، ترککردن مانعی ندارد، والله العالم.
شایانذکر است، گفتن «اشهد أن علیا ولیالله – صلواتاللهعلیه -» از وقتی که شیعه از تقیه خارج شده رایج شد، و این شعار مذهب است و نباید در اذانهای عمومی مثل اذان اعلام ترک بشود، والله العالم.
لازم به ذکر است دومرتبه گفتن خوبتر است. (۱۸)
حضرت آیتاللهالعظمی مظاهری (حفظهالله تعالی):
“اشهد آن علیا ولیالله” جز اذان و اقامه نیست؛ ولی مستحب است بعد از “اشهد آن محمد رسولالله” دومرتبه گفته شود (مستحب در مستحب) لکن چون فعلاً شعار شیعه است باید گفته شود.
شایانذکر است، یکمرتبه کفایت میکند؛ ولی دومرتبه بهتر است. (۱۹)
شهادت ثالثه از چه زمانی شروع شده و آیا جدای از روایات عامه روایت خاصی نیز دارد؟
ابوذر در اذان شهادت به ولایت میداد :
در این زمینه مراغی مصری از علمای اهلسنت در کتاب خویش السلافة في امر الخلافة دو روايت از جناب صحابي عظيم الشان ابوذر غفاري و نيز صحابي گرانمرتبه سلمان فارسی نقل میکند :
روایت اول در مورد ابوذر:
أخرج أن رجلا دخل علي رسولالله (صلیالله عليه واله و سلم) و قال: يا رسولالله إنّ أبا ذر يذكر في الأذان بعد الشهادة بالرسالة الشهادة بالولاية لعلي عليه السلام .
قال رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) كذلك ، أو نسيتم قولي في غدير خم : من كنت مولاه فعلي مولاه )؟ (۲۰) (۲۱)
روایت دوم در مورد سلمان :
دخل رجل علي رسولالله صلیالله عليه و آله وسلم ، فقال: يا رسولالله ! إني سمعت أمرا لم أسمع قبل ذلك ، فقال صلي الله عليه واله وسلم : ما هو؟ قال: سلمان قد يشهد في أذانه بعد الشهادة بالرسالة ، الشهادة بالولاية لعلي (عليه السلام) ، قال (صلي الله عليه وآله وسلم ): سمعت خيرا. (۲۲) (۲۳)
بنابراین، نمیتوان و نباید گفتن شهادت ثالثه را جزو بدعتهای در اذان دانست .
برای تکمیل بحث، بحث بدعتهای در اذان را نیز ضمیمه مطلب بالا مینماییم :
بدعتها در اذان :
۱– الصلاة خير من النوم:
۱ـ الصلاة خير من النوم از بدعتهای حضرت خليفه ثاني عمر بن خطاب بوده و در زمان پیامبر اکرم این جمله در اذان وجود نداشته. چنانچه ابن حزم ظاهری، و امام مالک و قرطبی تصریح دارند:
الف ـ امام مالک میگوید:
اِن المؤذن جاء الي عمربن الخطاب يؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائماً فقال: الصلاة خير من النوم فأمره أن يجعلها في نداء الصبح. (۲۴) (۲۵)
ب ـ ابن حزم میگوید:
الصلاة خير من النوم، ولا نقول بهذا ايضا لأنه لم يأت عن رسولالله – صلي اللَّه عليه و سلّم. (۲۶) (۲۷)
۲ـ السلام عليك ايها الامير:
احناف به پیروی از امام ابو یوسف در فصول اذان و قبل از حی علی الصلاة جایز میدانند جملهای را اضافه کرده و خطاب به خلیفه وقت بگویند: السلام عليك ايها الامير و رحمة الله و بركاته.
الف ـ سرخسی میگوید:
قد روي عن ابي يوسف رحمة الله انه قال: لابأس بأن يخصّ الأمير بالتثويب فيأتي بابه فيقول: السلام عليك ايها الامير و رحمة الله و بركاته حي علي الصلاة مرتين حي علي الفلاح مرتين الصلاة يرحمك اللّه. (۲۸) (۲۹)
ب ـ حلبی میگوید:
«عن أبي يوسف: لا أري بأساً أن يقول المؤذن السلام عليك أيها الامير و رحمة الله و بركاته حي علي الصلاة، حي علي الفلاح، الصلاة برحمك الله.» لاشتغال الأمراء بمصالح المسلمين، اي و لهذا كان مؤذن عمر بن عبدالعزيز – رضیاللهعنه – يفعله. (۳۰) (۳۱)
مصادر دیگری هم در اين زمینه وجود دارد. (۳۲)
۳ـ حذف «حي علي خير العمل» از اذان:
الف ـ صاحب اضواء البيان میگوید :
که ابن عمر در اذان خود آن را میگفته است نیز علی بن الحسین میگفته این همان اذان اولیه (بدون تغییر) است. بلال نیز گاهی اینچنین اذان میگفته است. (۳۳)
ب ـ بیهقی در سنن کبرای خود میگوید :
أخبرنا أبو عبدالله الحافظ وأ بو سعيد بن أبي عمرو قالا ثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ثنا يحيي بن أبي طالب ثنا عبد الوهاب بن عطاء ثنا مالك بن أنس عن نافع قال كان بن عمر يكبر في النداء ثلاثا ويشهد ثلاثا وكان أحيانا إذا قال حي علي الفلاح قال علي أثرها حي علي خير العمل ورواه عبدالله بن عمر عن نافع قال كان بن عمر ربما زاد في أذانه حي علي خير العمل ورواه الليث بن سعد عن نافع. (۳۴) (۳۵)
كما أخبرنا أبو عبدالله الحافظ أنا أبو بكر بن إسحاق ثنا بشر بن موسي ثنا موسي بن داود ثنا الليث بن سعد عن نافع قال كان بن عمر لا يؤذن في سفره وكان يقول حي علي الفلاح وأحيانا يقول حي علي خير العمل ورواه محمد بن سيرين عن بن عمر أنه كان يقول ذلك في أذانه وكذلك رواه نسير بن ذعلوق عن بن عمر وقال في السفر وروي ذلك عن أبي أمامة.(۳۶) (۳۷)
وأخبرنا محمد بن عبدالله الحافظ أنا أبو بكر بن إسحاق ثنا بشر بن موسي ثنا موسي بن داود ثنا حاتم بن إسماعيل عن جعفر بن محمد عن أبيه أن علي بن الحسين كان يقول في أذانه إذا قال حي علي الفلاح قال حي علي خير العمل ويقول هو الأذان الأول.(۳۸) (۳۹)
ج ـ ابن ابی شيبه میگوید :
من كان يقول في أذانه حي علي خير العمل:
حدثنا أبو بكر قال نا حاتم بن إسماعيل عن جعفر عن أبيه ومسلم بن أبي مريم أن علي بن حسين كان يؤذن فإذا بلغ حي علي الفلاح قال حي علي خير العمل ويقول هو الأذان الأول. (۴۰) (۴۱)
حدثنا أبو خالد عن بن عجلان عن نافع عن بن عمر أنه كان يقول في أذانه الصلاة خير من النوم وربما قال حي علي خير العمل.(۴۲) (۴۳)
حدثنا أبو أسامة قال نا عبيد الله عن نافع قال كان بن عمر زاد في أذانه حي علي خير العمل.(۴۴) (۴۵)
د ـ عبدالرزاق صنعانی میگوید :
عبدالرزاق عن بن جريج عن نافع عن بن عمر أنه كان يقيم الصلاة في السفر يقولها مرتين أو ثلاثا يقول حي علي الصلاة حي علي الصلاة حي علي خير العمل. (۴۶) (۴۷)
هـ ـ متقي هندي در كنز العمال میگوید :
عن بلال كان بلال يؤذن بالصبح فيقول حي علي خير العمل. (۴۸) (۴۹)
و ـ ابن حجر در لسان المیزان میگوید :
زعم أنه سمع بن هارون عن الحماني عن أبي بكر بن عياش عن عبد العزيز بن رفيع عن أبي محذورة رضي الله عنه قال كنت غلاما فقال لي النبي صلیالله عليه وسلم اجعل في آخر أذانك حي علي خير العمل وهذا حدثنا به جماعة عن الحضرمي عن يحيي الحماني. (۵۰) (۵۱)
جالب اینکه مؤلف لسان المیزان بعد از نقل این مطلب میگوید وی بهخاطر نقل این روایت ضعیف است! یعنی چون این حرف مخالف مذهبشان است راوی آن را دروغگو میپندارد با اینکه باقی علمای اهلسنت وی را تأیید کردهاند.
ی ـ زیلعی میگوید :
ما جاء في حي علي خير العمل أخرجه البيهقي عن عبدالله بن محمد بن عمار وعمار وعمر ابني أبي سعد بن عمر بن سعد عن آبائهم عن أجدادهم عن بلال أنه كان ينادي بالصبح فيقول حي علي خير العمل فأمره النبي صلي الله عليه وسلم أن يجعل مكانها الصلاة خير من النوم وترك حي علي خير العمل انتهي قال البيهقي لم يثبت هذا اللفظ عن النبي صلیالله عليه وسلم فيما علم بلالا وأبا محذورة ونحن نكره الزيادة فيه والله اعلم قال في الإمام ورجاله يحتاج إلي كشف أحوالهم انتهي واخرج البيهقي أيضا عن عبد الوهاب بن عطاء ثنا مالك بن أنس عن نافع قال كان بن عمر أحيانا إذا قال حي علي الفلاح قال علي أثرها حي علي خير العمل ثم أخرجه عن الليث بن سعد عن نافع عن بن عمر نحوه قال ورواه عبیدالله بن عمر عن نافع ان بن عمر ربما زاد في اذانه حي علي خير العمل. (۵۲) (۵۳)
جالبتوجه آن است زیلعی گفته است روایت صحیح نداریم که رسول خدا به بلال گفته باشند الصلاة خير من النوم و تنها داریم که بلال در اذان خود حي علی خیر العمل میگفت. ولی میگوید ما زیاد کردن (حي علي خير العمل) را در اذان مکروه میدانیم!
اما در خصوص فتاوای ۲ مرجع عالیقدری که در سؤال اشاره نمودهاید:
مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (حفظهالله تعالی):
گفتن «أشهد أنّ علیاً ولیالله» بهعنوان شعار تشیع خوب و مهم است و باید بهقصد قربت مطلقه گفته شود، ولی جزو اذان و اقامه نیست. (۵۴)
حضرت آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی (حفظهالله تعالی):
فقهای عظام ذکر نمودهاند که شهادت به ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام جزء اذان و اقامه نیست؛ ولی باید توجه داشت که ولایت حضرت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان بلکه اسلام است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی تهی از معنی است؛ بنابراین سزاوار است در اذان و اقامه پس از جمله «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه» به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام – بهگونهای که جزء اذان و اقامه محسوب نگردد اقرار شود. (۵۵)
شایانذکر است، ازآنجاکه مبنای معظمله در باب بدعت این است که اگر عمل شخص باعث شود چیزی که جزء دین نیست، تلقی شود که جزء دین است ولو قصد آن را نداشته باشد، حرام و بدعت خواهد بود، لذا به همین دلیل فرمودهاند: بهگونهای که جزء اذان و اقامه محسوب نگردد اقرار شود. (یعنی تمییزی بین اذان و شهادت ثالثه باشد، مثلاً آرام بگوید یا یکبار بگوید یا عطف نماید یا … یعنی طوری بگوید که مردم متوجه شوند جزء اذان و اقامه نیست.)
برای اطلاع از فتاوای آیات عظام شبیری زنجانی و مکارم شیرازی در باب بدعت اینجا را کلیک نمایید.
جمعبندی:
عدهای از فقها ازآنجاکه این جمله شعار تشیع است، قائل به وجوب آن در اذانهای عمومی مثل اذان اعلام و نماز جماعت شدهاند.
عدهای قائل به استحباب شدند: (که خود ۲ حالت دارد)
نظر علمای شیعه در مورد استحباب شهادت ثالثه «أشهد أن عليا ولیالله»:
در این زمینه دو نظر موجود است :
۱ـ عدهای آن را جزء مستحب میدانند؛ یعنی مانند قنوت که جزئی از نماز بوده و مستحب است .
۲ـ عدهای نیز آن را مستحب میدانند؛ اما بدون قصد جزئیت؛ یعنی مستحبی است که جزو اجزای اذان نیست؛ مانند صلوات در هنگام بردن یا شنیدن نام گرامی رسول اسلام صلیالله علیه وآله وسلم که استحباب صلوات فرستادن، بعد از شنیدن نام ایشان مخصوص به غیر اذان نیست؛ یعنی حتی در اذان هم اگر کسی نام ایشان را بر زبان آورد مستحب است بعد از آن صلوات بفرستد؛ وکسی در این زمینه اشکال نگرفته است .
در مورد شهادت ثالثه نیز همین مطلب جاری است؛ زیرا در روایات شیعه چنین آمده است که هر زمان شخصی شهادت به وحدانیت خدا و نبوت پیغمبر گرامی اسلام داد، بلافاصله بعد از آن شهادت به ولایت امیرمؤمنان نیز بدهد . (که روایات آن در بالا بیان شد.)