داستان های فقه آموز

ماجراهای فقه‌آموز (قسمت ۷)

‏﷽

#ماجراهای_فقه‌آموز (قسمت ۷)

داستان فقهی: غیبت

در یک روز زیبا و آفتابی، جوانی به نام علی در حال قدم زدن در پارک بود. آن روز، روز شهادت زین العابدین و سیدالساجدین حضرت امام علی‌بن‌الحسین (علیهماالسلام) بود. علی به یاد روایتی از امام سجاد (علیه‌السلام) افتاد که طبق نقل می‌فرمودند:
“در هر بامداد زبان آدميزاد بر تمام اعضائش مشرف شود و گويد: چگونه هستيد؟ سایر اعضاء میگویند: اگر تو بگذاری ما خوبیم…”
این جمله به او یادآوری می‌کرد که زبانش چقدر مهم است و باید مراقب آن باشد.

علی تصمیم گرفت تا به دوستانش در مورد این روایت بگوید و اهمیت آن را برایشان توضیح دهد.
به دوستانش گفت:
بچه ها! زبان ما قدرت زیادی داره. هر روز باید ازش بپرسیم که چطوری و چه کارهایی انجام می‌دی؟!
و باید مراقب باشیم که از اون به درستی استفاده کنیم.

دوستانش با تعجب به او نگاه کردند.
محمدرضا، گفت:
علی! تو همیشه در مورد غیبت صحبت می‌کنی. چرا اینقدر به این موضوع اهمیت می‌دی؟!

علی با لبخند پاسخ داد:
چون غیبت یکی از گناهان کبیره ست و ما باید از اون دوری کنیم.

محمدرضا گفت غیبت دقیقاً چیه؟
علی گوشی را برداشت و وارد سایت لیدر و بخش پرسش و پاسخ منتخب فقهی شد و “غیبت” را سرچ کرد…
فتاوای مقام معظم رهبری را مطالعه کرد تا به این پاسخ رسید:
غیبت آن است که پشت سر مسلمان عیب مستور او (امری که مستور عرفی است) گفته شود، مشروط به این که به قصد تنقیص باشد یا در نزد عرف، تحقیر و کوچک کردن به‌ حساب آید.

سوالی بین‌شون مطرح شد که اگه طرف بگه من راضی‌ام غیبتم رو بکنید، بازم حرومه؟
علی پاسخ را یافت که حضرت آقا می‌فرمایند:
رضایت یا عدم رضایت مغتاب (غیبت شونده)، تأثیری در صدق غیبت ندارد.
محمدرضا گفت: بعضی وقت‌ها ما فقط می‌خوایم درباره دیگران صحبت کنیم و قصد بدی نداریم.
علی ادامه داد: بله، حتی اگر قصد بدی نداشته باشیم، باز هم باید مراقب باشیم.

دوستانش به فکر فرو رفتند و علی با اشتیاق گفت: بیاییم از امروز تصمیم بگیریم که فقط خوبی‌ها رو بگیم و از غیبت دوری کنیم. این کار نه تنها ما رو از گناه دور می‌کنه، بلکه باعث می‌شه روابط‌مون با دیگران بهتر بشه.

محمدصادق که آن جا بود، گفت:
در کتابی خوندم که امام خمینی برای تدریس، وارد حوزه شدن و دیدن در گوشه‌ای چند طلبه در حال غیبت‌اند. ایشون درس رو تعطیل کردن و منزل رفتن و تا ۳ روز تب داشتن.
علی: یعنی ایشان می‌فهمند و می‌بینند این گناه یعنی چه
پناه می‌بریم به خدا
بیاییم در این روز شهادت، همه با هم توافق کنیم که از این به بعد زبانمون رو در خدمت خوبی‌ها قرار بدیم و از غیبت دوری کنیم.
آن روز، علی نه تنها یک درس مهم را به دوستانش آموخت، بلکه خود نیز به یاد امام سجاد (علیه السلام) و آموزه‌های ایشان افتاد و تصمیم گرفت که همیشه زبانش را در خدمت خوبی‌ها قرار دهد.

 

پیام‌های داستان:

۱) معنای غیبت :
– عیب محسوب شدن آن امر
–  مستور بودن عیب
–  قصد انتقاص و مذمت

۲) شرایط تحقق غیبت یا حرمت آن
– معیّن بودن مغتاب (غیبت شونده)
جهت اطلاع از حکم شرعی “ذکر عیب مردد میان چند نفر” 👈🏻 اینجا
–  غیبت شونده از جهت رشد، در حدی باشد که درک می‌کند.
– مسلمان بودن مغتاب
–  عدم شرط کراهت
–  وجود سامع (شنونده)
–  عدم شرط ذکر سوء به لسان (کنایه، اشاره، کتابت، کاریکاتور و…)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا