داستان های فقه آموز

ماجراهای فقه‌آموز (قسمت ۶)

‏﷽

#ماجراهای_فقه‌آموز (قسمت ۶)

داستان فقهی: مهریه‌ای به رنگِ گل‌ها

محمد و سارا برای عقد موقت به خانهٔ عالمِ محل مراجعه کردن.
عالم: «مهریه رو چی قرار دادین؟»

محمد: «۱ شاخه گل سرخ!

عالم بعد تأملی: «آقا محمد! این گل از چه نوعی هست؟»

محمد: «همون گل‌های معمولیِ باغِ مادرم!»

عالم: «اگر گل‌های شما تعداد قابل توجهی باشه که ارزش مالی داشته باشه و از یک نوع باشن — حتی اگر در بازار قیمت‌های مختلفی داشته باشن — عقد صحیح است.
اما اگر انواع مختلف گل سرخ (مثل هلندی، محلی، یا گل‌سرخِ خاص) مدنظر باشه و نوع آن مشخص نباشه یا تعداد خیلی کمی باشه، عقد باطل است!

سارا: «چرا اینقدر دقیق؟»

عالم محل: «اولاً مهریه باید “مالیت” داشته باشه؛ یعنی ارزش مالی و قابل‌اندازه‌گیری داشته باشه.
ثانیاً مبهم نباشه بلکه معلوم و مشخص باشه!

در نهایت، عالم عقد رو با ذکر دقیق نوع گل‌ها (۱۱۴ گل‌سرخِ محلیِ باغ) جاری کرد.

روی برگهٔ عقد نوشته شد:
«مهریه: ۱۱۴ شاخه گل‌سرخِ محلی باغ.»

پیام‌های داستان:
۱. شرط صحت مهریه:
✅ دارای مالیت (ارزش مالی) باشد.
نوع آن مشخص باشد (اگر انواع مختلف دارد).

۲. مثال‌های باطل:
❌ «هر نوع گل‌سرخ» (مبهم).
❌ گل‌های بی‌ارزشِ غیرقابل‌معامله.

۳. راه‌حل شرعی:
– اگر عقد با مهریهٔ نامشخص یا بی‌مالیت انجام شده، باید مجدداً با مهریهٔ صحیح خوانده شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا