
ماجراهای فقهآموز (قسمت ۴۲)
﷽
#ماجراهای_فقهآموز (قسمت ۴۲)
داستان فقهی: تلنگر یک جمله
سعید طبق عادت هر شب، گوشیاش را برداشت. وارد فضای مجازی شد و متوجه شد که بدون اطلاع او، عضو گروهی ناشناس شده است. چند پیام اول را خواند و در نگاه اول، ظاهراً سرگرمکننده به نظر میآمد. اما با خواندن بیشتر، متوجه شد اکثر پیامها رنگوبوی شخصی و نامناسب دارند؛ بعضی از افراد مجهولالهویه، جملات عاشقانه و صمیمی مینوشتند که به وضوح با نامحرمان و روابط غیرحلال مرتبط بود.
سعید با خودش گفت: «چیزی نمیشود، فقط نگاه میکنم.»
اما روزها گذشت و دلش آرامش همیشگی را از دست داد. نمازهایش بیروح شد و نگاهش به همسر و خانوادهاش سرد و بیحوصله گردید.
تا اینکه شبی، به اصرار همسرش راهی حرم مطهر امام رضا علیهالسلام شدند. فضای صحن آکنده از نور و معنویت بود. میان دو نماز، واعظی سخن از احکام شرعی ارتباط با نامحرم گفت و جملهای از مقام معظم رهبری خواند:
«هرگونه ارتباط نوشتاری، صوتی یا تصویری که همراه با لذت بوده یا مستلزم مفسده و خوف وقوع در گناه باشد، جایز نیست.»
این جمله مثل یک جرقهای در دل سعید شعلهور شد. متوجه شد که سرگرمیهای به ظاهر سادهی مجازی، آرامآرام او را از خدا و همسرش دور کرده بود و او در معرض گناه و لذت نامشروع قرار گرفته بود. همانجا در دل عهد بست که مسیرش را تغییر دهد.
وقتی به خانه بازگشت گوشی را برداشت و بدون هیچ تردیدی از گروه ناشناس خارج شد. با خود اندیشید: «چرا این واژههای زیبا را بیهوده برای نامحرم خرج کنم، وقتی بهترین مخاطب برای آنها همسرم است؟»
لبخندی زد و نوشت:
«عزیزم، میدانم این روزها کمتر به تو توجه کردهام؛ اما تو تنها همدم راستین زندگی منی. میخواهم زیباترین کلماتم را تنها برای تو بگویم، چرا که تو شایستهی همهی عشق و احترام من هستی.»
همسرش پیام را خواند و نگاهش سرشار از محبت شد. سعید در دلش آرامشی ژرف یافت و شکر خدای مهربان را به جا آورد. او دریافت که عشق راستین و مهربانی پایدار، نه در گروههای ناشناس و ارتباطات آلوده، بلکه در پاکی خانواده و پیوند حلال معنا مییابد.
____________
۲۶ سپتامبر (۴ مهر) _ روز جهانی فرستادن پیام عاشقانه